- شروع مخاطبشناسی و پرسونا
- پرسونا ابزاری قدرتمند برای شناخت عمیق مخاطب
- فرایند دقیق طراحی پرسونا
- اولین مرحله طراحی پرسونا: برنامهریزی و تعریف مسئله
- پیشنویس پرسشنامه پرسونا (Questionnaire Draft)
- اگر زمان کافی برای فرآیند پرسونا نداریم، “پرسونای تک منظوره” را امتحان کنیم
- کشف تمایز اصلی در پرسونا (Primary Differentiator)
- پرسشنامه آنلاین، بخشی از مخاطبشناسی
- شناخت بیشتر مخاطب با ابزار روند زندگی
- وبینار مخاطب شناسی و Jobs To Be Done
- پردازش اطلاعات در پرسونا
- تحلیل داده پرسونا با روش نمودار همبستگی
- آشنایی بیشتر با بومگردی افضل روآر (نمونه عملی پرسونا)
- طیف نمودار شخصیتی، نگاهی عمیقتر به مخاطب
- چطور مصاحبه عمیق با کاربر داشته باشیم (Deep User Interview)
- مقایسه پرسونای خریدار و پرسونای کاربر (Buyer Persona vs User Persona)
- از دستهبندی دادههای پرسونا تا اسکلت پرسونا (نمونه عملی)
- معرفی کتاب Buyer Persona
در پست فرآیند دقیق طراحی پرسونا به این موضوع اشاره کردیم که روشهای زیاد و متنوعی برای تحقیق کاربر (user research ) در کنار پرسشنامه و مصاحبه وجود دارد که میتوانیم از آنها برای شناخت بیشتر مخاطب نیز استفاده کرده و جواب بخشی ازسوالهایمان را پیدا کنیم. قول این را هم داده بودیم که برخی از آنها را با هم مرور و بررسی کنیم. در این پست میخواهیم ابزاری به نام یک روز در زندگی یا روند Day-in-the-life را با هم بررسی کنیم. این ابزار را معرفی کرده و ببینیم چه زمانی و برای بهدست آوردن چه اطلاعاتی میتوانیم از آن استفاده کنیم.
قرار نیست این روشها جایگزین پرسشنامه یا مصاحبه شوند، بلکه بهنوعی میتوانند به سایر روشهای تحقیق بعد داده و دید متفاوتی از مخاطب به ما بدهند. مثلا ممکن است در پرسشنامه مخاطب اعلام کند صبح زود مسافرت میرود، اما اینکه صبحانه را در خانه میخورد یا در مسیر، قبل از خرید میخورد یا بعد از خرید، وسایل صبحانه را همراه میبرد یا در مسیر میخرد و جزئیات بیشتر را نمیتوانیم در پرسشنامه بپرسیم. احتمالا این روش و سایر روشهای مشابه میتوانند در ان مورد به ما کمک کنند.
این ابزار چه جنس اطلاعات و چه دیدی از مخاطب به ما میدهد؟
Day-in-the-life یک ابزار کاغذی ساده است که میتواند جزییات یک موضوعی را که از نگاه کاربر مهم و قابل توجه است، مشخص کند. سادگی این روش کمک میکند تا افراد بتوانند از نگاه بالاتری به مسائل نگاه کنند وهمچنین بتوانند یک روز خود را در قالب یک فرآیند پیوسته ببینند. به کمک این ابزار آنها میتوانند وقایع خاص و برجسته یک روز( از زاویه خودشان) را خیلی سریع بیرون بکشند و تعریف کنند. ساختار این ابزار به نحوی طراحی شده تا افراد بتوانند روی تصویر کلی (big picture) متمرکز بمانند.
اگر بهطور مستقیم از افراد بپرسیم که یک روز خود را توضیح دهند معمولا این کار برایشان خیلی سخت است چون عموما چیزی نیست که زیاد به آن فکر کرده باشند. اگر بدون این ابزار کمکی از آنها بخواهیم که یک روز خود را توصیف کنند، احتمالا یک لیست بلند بالایی از وقایع و توضیحات طولانی دریافت خواهیم کرد که احتمالا ارتباطی به اطلاعاتی که درجستجوی آن بودهایم ندارد. اما زمانی که این توصیف را با این ابزار کمکی همراه میکنیم هم طول و تفضیل داستان را مدیریت کردهایم و هم به صورت ناخودآگاه تمرکز آنها را به سمت مواردی میبریم که برای ما مهم است.
این سبک ابزارها مخاطبان را به شیوههای مختلفی درگیر میکنند تا ارزشهای فردی، ترسها، اهداف، انگیزهها و اطلاعات گره خورده با هیجانات و احساسات را مشخص کنند. این اطلاعات در زمانی که به دنبال نتیجهگیریهای واقعبینانه از پرسونا هستیم بسیار ارزشمند بوده و به شناخت بیشتر مخاطب کمک زیادی میکنند و همچنین در ایجاد همدلی با آنها تاثیر بسیار زیادی دارند.
[ihc-hide-content ihc_mb_type=”show” ihc_mb_who=”3,4,5,6″ ihc_mb_template=”3″ ]
یک نکتهای هم که شاید خوب باشد به آن توجه کنیم این است که این ابزارها عموما ابزارهای مکمل پرسشنامه یا مصاحبه هستند. دلیل آن هم این است که روی یک بخش به خصوصی از اطلاعات تمرکز میکنند که البته همین نکته از نقاط قوت آنها به ویژه در تحقیقات کیفی و شناخت دلیلها و چراییهاست و به همین دلیل میتوانند ما را در شناخت عمیق کاربر هدایت کنند اما باید حواسمان باشد که برای به دست آوردن اطلاعات گستردهتر بهتر است از روشهای دیگر هم به موازات استفاده کنیم.
این ابزار چگونه است؟
این ابزار شامل دو دسته وسایل است که همگی به سادگی با چندین کاغذ و ماژیک و خودکار درست میشوند:
۱) یک صفحه (کاغذ) بزرگ که یک خط زمانی (time line) روی آن ترسیم شده است. این خط نشاندهنده روز آنهاست که میتواند به صورت خطی باشد یا به صورت دورانی. میتوانید به سلیقه خودتان و با تصاویر سادهای که در شهر اسکچنوت تمرین کردهایم المانهایی از روز و شب یا ساعتهای مختلف روز را هم به عنوان راهنما برای آن بکشید.
۲) در قسمت دوم یک سری کارتها یا استیکرهای کاغذی از تصاویر، کلمات و کاغذهای رنگی بدون هیچ نوشته و تصویر که همگی برای به تصویر کشیدن اتفاقات روزانه استفاده میشوند. اتفاقاتی مثل خوابیدن، بیدارشدن، خوردن، دوش گرفتن، تلویزیون دیدن، کتاب خواندن، راه رفتن، صحبت کردن و… به همراه چند ماژیک و خودکار
این وسایل به همراه دستورالعمل استفاده از آن، به کسانی که در این جلسه شرکت کردهاند داده میشود.
دستورالعمل استفاده از ابزار Day-in-the-life :
روایت زیر را برای شرکتکنندگان تعریف کنید:
به اتفاقاتی که در یک روز عادی انجام میدهید و جاهایی که میروید فکر کنید.( این روز میتواند بسته به هدف شما مشخص شود که یک روز تعطیل است یا روز غیرتعطیل یا هر دو ) همزمان به آنها بگویید که این خط ، خط زمانی کل روز شماست از ابتدا تا پایان روز. ممکن است بخواهند در هرکجای این تایملاین یک المانی ایجاد کنند مثلا به عنوان این که در کجای این تایم لاین از خواب بلند شده اند و…
حالا به آنها میگوییم که به شکلها و تصاویر آماده نگاه کنند و هر کدام از آنها که احساس میکنند در تایم لاین آن روزشان بوده اضافه کنند و به برگه بچسبانند. (لزومی ندارد از همه تصاویر و عکسها استفاده کنند) همچنین میتوانند با خودکار یا ماژیک چیز دیگری که میخواهند بین این کاغذها به تایم لاینشان اضافه کنند را بکشند یا بنویسند.
در نهایت ما افرادی داریم با یک سری تایملاینهای پر شده از روزشان. حالا از آنها میخواهیم تا آن را برایمان توضیح دهند و به ما بگویند روزشان را چگونه گذراندهاند و نکاتی که در آن روز مدنظرمان هست را ثبت کنیم.
بهتر است که از ابزار Day-in-the-life به صورت فردی استفاده شود تا هر کس هر آن چه در ذهن خود دارد را به تصویر بکشد اما این بدین معنا نیست که نمیتوان از آن به صورت گروهی هم استفاده کرد. در مواردی که لازم است میتوانیم از یک تیم بخواهیم تا با هم همفکری کرده و آن را کامل کنند.
این ابزار ساده را میتوانید خودتان با کاغذهای رنگی درست کنید… (تمرینهای شهر اسکچنوت هم میتواند کمککننده باشد) در هر موضوعی آیکنها و تصاویر را خودتان باید مشخص کنید و برای این کار بهتر است خودتان یک بار سناریویی که از مخاطبین میخواهید بپرسید را مرور کنید و براساس رفتارها و کارهایی که ممکن است رخ دهد آنها را مشخص کنید. اگر یک موضوع برای شما اهمیت بیشتری دارد بهتر است حتما برای آن المان یا تصویری در نظر بگیرید.
یک مثال را با هم بررسی میکنیم تا کاربرد این روش را بهتر متوجه شویم :
تصور کنید در پروژهای میخواهیم رفتار مسافرین مختلف در زمان حضور به فرودگاه را بررسی کنیم.
وقتی یک مسافر به فرودگاه می رسد چه کارهایی و با چه ترتیبی انجام می دهد
با اسنپ به فرودگاه رفته است؟ خودرو شخصی؟ یا تاکسی فرودگاه؟
(میتوان با آیکن هایی مشخص کرد)
در چه بازه زمانی برای پاسپورت چک می رود؟ (علامت پاسپورت چک)
عوارض خروج از کشور را در فرودگاه پرداخت میکند یا اینرتنتی پرداخت کرده است؟ (علامت پرداخت عوارض)
چند چمدان همراه دارد؟
از کافی شاپ یا رستوران فرودگاه استفاده میکند یا نه؟ در چه زمانی این کار را انجام میدهد؟
با موبایل کار بازی میکند یا نه؟
از اینتنرت وایفای فرودگاه استفاده میکند یا نه؟
قبل از پرواز کتاب میخواند یا نه؟
از لپ تاپ استفاده میکند یا نه؟
و هر کدام از کارهای بالا را در چه زمانی از زمان انتظار استفاده میکند؟
از صندلی ماساژ یا صندلی استراحت استفاده میکند یا نه؟
در چه مراحی از WC استفاده میکند؟
چمدان را بسته بندی میکند یا نه؟
به چه ترتیبی هرکدام از موارد بالا را انجام میدهد؟
و…
مثال دو برای سنجش بخشی از رفتار سفر افراد در شروع سفر:
در چه زمان هایی برای استراحت نگه می دارد؟
خرید خود را در کدام قسمت سفر انجام می دهد؟
ویلا شخصی یا اجاره ویلا ؟
در راه غذا میخورد؟
غذای خونگی یا بین راهی؟
چه ساعتی حرکت میکند؟
چند بار در مسیر و چه زمان هایی توقف میکند؟
وقتی رسید شروع به گردش میکند یا خواب یا استراحت؟
برای غذاهای دیگر شهرگردی میکند یا همان جا غذا میخورد؟
و …
Liz Sanders, SonicRim یکی از فعالان طراحی مشارکتی و از اساتید برجسته دانشگاه در زمینه مخاطبشناسی میگوید: ابزار یک روز در زندگی کمک میکند تا اطلاعاتی پایهای از شخصیت پرسونا در زندگی روزمره که برایمان مهم است مشخص شود. او همچنین میگوید این ابزار، ابزار خوبی است برای این که افراد در فکر کردن به تجربه فعلیشان غرق شوند و یکی از بهترین ابزارهاست برای این که در ابتدای مصاحبه، گروه کانونی (Focus group) و مشاهده (Observation) استفاده شود و کمک زیادی میکند تا بتوان تجربه آینده کاربران را از یک محصول یا رویداد خاص طراحی کرد.
پینوشت ۱:
روش ابزار روند زندگی به عنوان یک روش کمکی در فرآیند شناخت بیشتر مخاطب توضیح داده شد. اما به عنوان یک روش مستقل برای فهم نگاه کاربر از یک اتفاق یا یک محصول خاص هم قابل الهامگیری است و میتوانیم با کمک همچین روشی برای تحقیقات تجربه کاربری هم استفاده کنیم. مثلا زمانی که میخواهیم بدانیم افراد از یک اپلیکیشن در چه زمانهایی از روز و در چه شرایطی استفاده میکنند میتوانیم از این ابزار کمک بگیریم.
پینوشت ۲:
برای ایجاد تصاویر این ابزار میتوانیم از المانهایی که در دیکشنری تصویری اسکچنوت قرار بود ایجاد کنیم استفاده کنیم و یکی دیگر از کاربردهای اسکچنوت را از نزدیک لمس کنیم.
پینوشت ۳:
از کاغذهای رنگی و خودکارهای رنگی و کلا از رنگ دراین تمرین استفاده میکنیم تا به باز شدن ذهن افراد و فعال کردن همزمان دو نیمکره مغز آنها کمک کنیم. این موضوع تاثیر ناخودآگاه دارد به علاوه این که فرآیند را کمی جذابتر میکند و میتواند باعث شود تا افراد زمان بییشتر و با کیفیتتری برای ما بگذارند.
تمرین:
به نظر شما در موضوع اقامتگاه بومگردی شیرگاه اگر بخواهیم بدانیم افراد روز خود را در آنجا چطور میگذرانند و از چه امکاناتی بیشتر استفاده میکنند و چه مواردی (مثبت یا منفی) برایشان بیشتر جلب توجه کرده می توانیم با چه سلسله سوالها و ترتیبی از چنین ابزاری استفاده کنیم.
[/ihc-hide-content]
من نمیدونم روال درسته که پاسخمون رو اینجا بزاریم یا نه.
اگه نباید گذاشت بهم بگین. 🙂
– چه ساعتی از خواب بیدار میشود؟
– صبحانه میخورد؟ نیمرو و املت؟ محلی؟ پنیر؟
– چای/قهوه/دمنوش/چای کوهی؟
– از دوش استفاده میکنه؟ صبح یا بعد بازگشت از گشت؟
-برای گشت زدن بیرون میره یا در فضا استراحت میکنه؟
– در سفر کتاب میخونه؟ چه مدت و کی؟
– از لپتاپ استفاده میکنه؟ اینترنت لازم داره؟ چه مدت و کی؟
– برای گشت، از راهنمایی اقامتگاه یا محلیهااستفاده میکنه یا از قبل برنامه خودش رو داره؟
– وسایل ارزشمند و پول را با خود میبرد، در اتاق میگذاره یا به صندوق امانت تحویل میده؟
– برای ناهار برمیگرده یا بیرون میمونه؟ (و شام)
– برای عصرانه چای/قهوه/دمنوش استفاده میکند و آبجوش لازم داره؟
– صرف چای دورهمی در حیاط اقامتگاه یا در اتاق شخصی خلوت؟
– چه ساعتی میخوابه؟
– از قرص ضدحشرات و امثالهم استفاده میکنه؟
– شبنشینی پای آتش چطوره؟
این که پاسخ ها رو در کامنتها به اشتراک بزاریم کمک میکنه تا بقیه همسفرها هم که تمرینها رو انجام میدن بتونن با دید بازتری این کارو انجام بدن و از زاویههای مختلف یک تمرین رو بررسی بشه… در نتیجه بسیار ممنونیم که پاسخهاتون رو با ما به اشتراک میزارین…
ترجیح میدن بیدارشون کنن یا خودشون بیدار بشن؟
صبحونه محلی رو ترجیح میدن یا صنعتی؟
با محلی ها هم سفره بشن یا با دوستان و همراهاشون؟
سرویس بهداشتی توی اقامتگاه باشه یا حتما داخل اتاق باشه؟
براشوم مهمه که تخت خواب باشه یا زمین خواب؟
سرویس ایرانی و فرنگی براشون فرقی داره؟
حضور افراد محلی توی اقامتگاه براشون جذابه یا آزار دهنده؟
دلشون میخواد قسمتایی از زندگی محلی رو تجربه کنن یا تمایلی ندارن؟
اهل تجربه ادویه ها و سبزیجات محلی هستن یا غذاهای ساده رو ترجیح میدن؟
چه ساعتی از خواب پامیشن؟
اولین کاری که میکنن چیه؟
فضای مجازی رو چقدر چک میکنن؟
صبحانه کی میخورن؟
چی میخورن؟
چقدر میرن سرویس بهداشتی؟
کی دوش میگیرن؟
کی میرن بیرون؟
غذا از کجا میگیرن؟
برای انتخاب غذا از کجا انتخاب میکنن؟
برای انتخاب مقاصد گردشگری از چی استفاد میکنن؟
سوالاتی که دوستان کامنت کردن خیلی خوبه، اما حس میکنم یه سری هاشون رو نمیشه با این ابزار فهمید. مثلا اینکه آیا املت میخوره یا پنیر؟ با این ابزار باید فهمید؟ فکر میکنم پرسشنامه مناسب تر باشه.
من فکر می کنم بیشتر باید به این فکر کنیم که چه کارهایی انجام میدن و به چه ترتیبی. مثلا ایا صبحانه میخورن بعد دوش میگیرن یا اول دوش بعد صبحانه؟ اصلا دوش میگیرن؟ اصلا چه ساعتی بیدار میشن؟ دوست دارن خوب بخوابن یا سر صبح برن و از وقتشون استفاده کنن؟ اول دنبال تفریحن یا خرید سوغات؟
اگر اشتباه میکنم لطفا برام کامنت بذارید.
ببینید حقیقتا استفاده از این ابزار بستگی به هدف شما داره… این که دنبال چه چیزی هستین.. فهمیدن این که املت می خوره یا پنیر رو میشه با این ابزار هم فهمید ..نه که نشه..اما با روش های دیگه هم میشه فهمید… و سلسه کارهایی که انجام میده.. و ترتیب زمانی شون و مهم بودن هر کدوم از کارها چیزیه که شاید با این ابزار راحت تر از هر ابزار دیگه ای بشه فهمید… من نمیگم که مثلا ما تصویر الت یا پنیر و چیزای دیگه رو تو این ابزار نزاریم… اتفاقا به دو دلیل میشه گذاشت یکی اگر به صورت خاص تمرکز کردیم روی صبحانه خوردن و جزییات اون رو می خوایم بدونیم.. و دوم این که گذاشتن این جزییات کمک می کنه که فضاسازی ذهنی برای مخاطب بیشتر اتفاق بیفته… شاید جواب مستقیم املت یا پنیر چیزی نباشه که ما دنبالشویم ولی کاری کردیم که مخاطب ذهنش بیشتر درگیر شه و بتونه جزییاتی رو بگه که برای ما مهمه…این که چیه چیزی رو بزاریم یا نزاریم کاملا بستگی به هدف ما داره… همان طور که گفتیم این روش و روش های مشابه میتواند جزییات یک موضوعی را که از نگاه کاربر مهم و قابل توجه است، مشخص کند..حال این بستگی دارد که ما به دنبال چه جزییاتی هستیم…
من متوجه نشدم چی شد 🙁
یعنی ما برای هر کاری که مخاطب در روز می کنه “سوال” می پرسیم؟ مثلا می پرسیم برنامه تون برای صبحانه چی بود؟ بعد با گزینه های شکل دار بهشون این فرصت رو می دیم که جواب رو بذارن روی تایم لاین؟ می خوام بدونم بدون اینکه سوال بپرسیم مخاطب تایم لاینش رو با شکل ها می چینه یا ما یه سری سوال هم برای هر بخشی از این مسیر ازشون پرسیدیم و اونا جواب دادن؟ اگه حدس دومم درسته، چه جوری متوجه می شیم که تقدم زمانی چه جوریه؟ مثلا یکی اول صبحانه می خوره بعد گوشیشو چک می کنه یا اول گوشیشو چک می کنه بعد می ره دنبال صبحانه؟
معمولا برای نمودار روند زندگی به این سبک عمل میکنیم که یک سناریو تعریف میکنیم (مثلا میگیم یک روز کاری خودتون رو از ساعتی که میرین سرکار تا برمیگردین روی نمودار توضیح بدین) و در واقه در حین پر کردن نمودار دیگه از کاربر سوال نمی کنیم… اجازه میدیم کاربر با تصاویر و المانها (hint های ذهنی) که براش آماده کردیم تنها و بر اساس اولویتهای خودش نمودار رو تکمیل کنه..بعد که تمام شد روی بخشهایی که برامون مهمه یا شک کردیم یا دوست داریم جزییات بیشتری بدونیم در مصاحبه یا گپ و گفتمون ازش سوال میکنیم…
امیدوارم شفاف شده باشه 😉
بله متوجه شدم. ممنون از پاسختون
سلام من هم این بخش رو درست متوجه نشدم. آیا نمونه ویدیویی ازش وجود داره؟ / و اینکه برای شناخت ابزارهای مخاطب شناسی بهتر چه کلید واژه هایی رو سرچ کنیم؟ / منابع انگلیسی مفید رو هم نام ببرین ممنون میشم
سلام
اگر دقیقا بفرمایید چه بخشیش رو متوجه نشدین بهتر می تونیم شفاف کنیم… این که این ابزار خاص به چه شکل کار میکنه یا در چه مواردی ازش استفاده میکنیم یا چطور استفاده می کنیم و یا …؟
نمونه ویدئویی ازش ندیدم ولی توضیح مفصلتر این ابزار در کتاب The persona Lifecycle و بسیاری از سایتهای محتوایی که در مورد روشهای شناخت مخاطب بلاگ دارن هست.
برای آشنایی کلی با ابزارهای مخاطب شناسی از کلیداژههای User research toolkit یا User Research method میتونید استفاده کنید و برای شناخت دقیقتر هر روش اسم روشها رو میتونید سرچ کنید با کلیدواژههای
field user research, deep interview, cultural probes, storytelling, user roles, service role play و …
سایتهای زیر هم مطالب خوب و ارزشمندی دارن:
http://www.servicedesigntools.org/
https://www.service-design-network.org/
https://www.nngroup.com/
و کتاب Persona Lifecycle و Human Centered Design toolkit IDEO توضیحات خوب و ارزشمندی روی روشها و ابزارهای شناخت مخاطب دارند.
و باز هم اگر به این حوزه علاقهمند هستید با کلیدوازههای user reseach in service design و user reseach in UX به مطالب خوبی خواهید رسید.
*صبح چه ساعتی از خواب بیدار میشوند؟
* تمایل دارند با چه سر و وضعی در حیاط رفت و آمد کنند (مثلا موقع استفاده از سرویس بهداشتی یا غیره؟)
(چقدر دوست دارند فضا برایشان خصوصی باشد، یا اصلا این چیزها برایشان مهم نیست؟)
* چه ساعتی از صبح یا شب دوش میگیرند؟ ( به شامپو، صابون و حوله حمام اقامتگاه احتیاج دارند؟ یا با خودشان آورده اند؟)
* خودشان اتاق یا رختخواب ها را مرتب میکنند یا تمایل دارند صاحبخانه این کار را انجام دهد؟
* صبحانه را در اقامتگاه میخورند یا بیرون (مثلا کافه ای یا …) یا دوست دارند صاحب اقامتگاه برایشان آماده کند؟ محلی یا یک صبحانه روتین؟ یا مواد غذایی را از صاحبخانه میگیرند و خودشان درست میکنند؟ شاید هم از نزدیک ترین سوپری بخرند.
* برای درست کردن صبحانه و ناهار و شام از کدامیک از اقلام خانه (قابلمه، سیخ و…)استفاده میکنند؟ (چه چیزهایی نیازه؟)
* بعد از صبحانه چه کاری انجام میدهند؟ (ماندن در خانه قلیان و سیگار و چای و گپ و گفت و گوش دادن به موسیقی یا خواندن کتاب و ریلکس کردن یا چک کردن شبکه های اجتماعی)
* در طول شبانه روز چه ساعت هایی چای قهوه دمنوش و… میخورند؟
* در طول شبانه روز چه ساعت هایی تنقلات و میوه و… میخورند؟ (محلی یا سوپرمارکتی)
* در طول شبانه روز در چه ساعت هایی با گوشی و لپ تاپ به نت وصل میشوند؟ (آیا وجو نت اولویت داره؟!)
* در طول شبانه روز در چه ساعت هایی با تلفن صحبت میکنند؟ (آیا آنتن دهی موبایل اهمیت داره؟!)
* بعد از صبحانه چه ساعتی از خانه برای تفریح بیرون میروند؟
* ناهار را در خانه میخورند یا بیرون؟ چه ساعتی به خانه برمیگردند؟
* شب چه ساعتی به اقامتگاه بر میگردند؟
* شام دست پخت محلی اقامتگامگاه را سفارش داده اند یا خودشان بیرون چیزی میخورند؟
یا خودشان شام درست میکنند؟ آیا از صاحبخانه مواد اولیه محلی میخرند؟ (از منقل استفاده میکنند یا اچاق گاز)
* بعد از شام، چه کارهایی میکنند؟ شب تا چه ساعتی بیدار میمانند؟
* تا دیروقت دور آتیش بیدار میمانند؟ چه کارهایی انجام میدهند؟ (مثل چای ذغالی، بازی های گروهی پر سروصدا و خنده دار، کشیدن قلیان و سیگار، گوش دادن به موسیقی و رقصیدن و…)
* شب را در بالکن یا حیاط میخوابند یا در خانه؟ آیا به پشه بند احتیاج دارند؟
* در طول شبانه روز تلویزیون را روشن میکنند؟ چه ساعتهایی در چه شرایطی)
* برای نماز مهر و تسبیح و جانماز احتیاج داره؟
* از تاب کنار حیاط استفاده میکنند؟
* برای اجاره جا لازمه چه مدارکی و چه مبلغی را به صاحبخانه بدهند؟ (مثلا کارت ملی و یک سوم پول)
* هنگام تصویه حساب آیا صاحبخانه خانه را چک کرد؟ لازم شد مبلغی رو به عنوان خسارت به منزل پرداخت کنه؟
* هنگام تصویه حساب چگونه مابقی پول رو دادن (کارت به کارت با آپ یا نقدی یا کارتخوان سیار یا…)
* وقتی به مقصد رسیدند آیا صاحبخانه به استقبالشان آمد؟ (تا راه را به آن ها نشان دهد)
وقتی بیدار می شید چه حسی نسبت به کیفیت خوابتون و تجربه اش در محیط جدیدداشتید؟
اولین کاری که بعد از بیدار شدن می کنید چیه؟
آیا برای بقیه روز برنامه ریزی کردید؟
صبح رو چطور به ظهر رسونید؟
طبق برنامه پیش رفت؟
مولودی که بیشتر بهتون خوش گذشت چی بود؟
موردی که در موردش حس خوبی نداشتید چی بود؟
ظهر رو چطور به عصر رسوندید؟
طبق برنامه پیش رفت؟
هنگام غروب خورشید چه می کردید؟
تا قبل از خواب چه تجربه هایی رو از سر گذرونید؟
موقع رفتن به رختخواب حس خوبی از روزی که گذرونده بودید داشتید؟
چی می تونست روز روبهتر کنه؟
کدوم تجربه بهتر از بقیه تو ذهنت مونده؟
فردا انتظار چه چیزهایی رو داری؟