پرسونا تک منظوره از کجا آمد؟ از آن‌جایی که قبلا هم کمی توضیح داده شد ما در شهر مخاطب‌شناسی یک نمونه عملی انتخاب کردیم تا روی همین موضوع فرآیند پرسونا را گام‌به‌گام با هم جلو ببریم. در فایل قبل سوال‌هایی که نیاز داریم از مخاطب‌مان بپرسیم را در قالب یک پیش‌پرسشنامه نوشتیم و در حال حاضر پرسش‌نامه آنلاینی بر اساس آن فایل و سوال‌هایی که شما نیز در کامنت‌ها مطرح کردید آماده کرده‌ایم که پس از گرفتن تعداد جواب مورد نیاز آن‌ها را با شما به اشتراک می‌گذاریم و با هم به تحلیل داده‌های به دست آمده از آن می‌پردازیم و طبق نقشه راهی که در فایل فرآیند دقیق طراحی پرسونا توضیح داده شد مسیر را پیش خواهیم رفت تا به پروفایل پرسونا برسیم.

اما به موازات جمع‌آوری اطلاعات برای این نمونه عملی، موارد دیگری را در فرآیند پرسونا با هم مرور می‌کنیم. همان‌طور که پیش‌تر گفتیم روال مطالبی که در شهر مخاطب‌شناسی و بخش پرسونا گذاشته می‌شود از یک مسیر خطی پیروی نمی‌کند.

در فایل بعدی در پیداکردن تمایز اصلی در بین کاربران و چگونگی ایجاد نقش کاربر(User Role)، هدف کاربر(User Goal) و دسته کاربر(User Segment) صحبت خواهیم کرد. با کمک این تمایز اصلی می‌توانیم دست‌بندی کاربران را پیش ببریم. هم‌چنین در فایل بعد کمی از سایر روش‌های جمع‌آوری داده که در پرسونا و بسیاری از روش‌های شناخت مخاطب کاربرد دارند، مثال ‌می‌زنیم.

اگر در مورد چگونگی به‌دست آوردن پرسونا کمی گیج شده‌اید یا هنوز نمی‌دانید باید چه کاری انجام دهید، خبر بسیار خوبی است و احتمالا در نقطه درستی هستیم. چون واقعیت این است که رسیدن به پرسونای درستی که بر اساس داده باشد (Data-driven-persona) کار ساده‌ای نیست و راهگشا بودن آن و کمک‌هایی که می‌تواند بکند همه به شرطی است که از این مسیر نسبتا دشوار و پرپیچ و خم عبور کند. اما نگران نباشید با ادامه این مسیر کاملا متوجه خواهیم شد فقط کافیست کمی صبور باشیم و تمرین کنیم. این مطلب یعنی پرسونا تک منظوره خیالتان را کمی راحت‌تر می‌کند…

 

انتظار زرشک‌پلو با مرغ از شیرکاکائو کیک:

زرشک پلو با مرغ

 

[ihc-hide-content ihc_mb_type=”show” ihc_mb_who=”3,4,5,6″ ihc_mb_template=”3″ ]

 

یک سوالی که ممکن است تا به این‌جای سفر برایتان پیش آمده باشد این است که اگر زمان کافی برای طی کردن فرآیند پرسونا نداریم چه‌کار کنیم؟ آیا زمانی که تنها یک روز یا نهایتا یک هفته برای شناخت مخاطب زمان داریم باز هم می‌توانیم از این روش برای شناخت مخاطب استفاده کنیم؟

واقعیت این است که پرسونا به آن معنایی که از کاربردهای آن گفته می‌شود و قرار است شناخت عمیقی از مخاطب برای ما ایجاد کند فرآیند زمان‌بری است و در مواردی انجام تحقیقات و تحلیل‌های پرسونا ماه‌ها زمان می‌خواهد. اما از آن‌جایی که از یک فرآیند صحبت می‌کنیم قابلیت شخصی‌سازی شدن برای پروژه‌های مختلف است. به قول دونالد نورمن “اینکه به مخاطب‌مان فکر کنیم هرچند کم، باز بهتر از فکر نکردن است”. برای این مواقع دونالد نورمن پیشنهاد می‌دهد که از پرسونای فرضی یا پرسونای تک‌منظوره – Ad-hoc persona – استفاده کنیم. پرسونای فرضی به معنای پرسونایی است که بر اساس فرضیات ساخته می‌شود نه بر اساس داده واقعی. اما نه به معنای آن که تمپلت پروفایل پرسونا را از اینترنت پیدا کنیم و پرینت بگیریم و آن را بر اساس آن‌چه در ذهن‌مان می‌گذرد پر کنیم که در آن صورت کاربرد پرسونای فرصی یا همان تک‌منظوره را هم ندارد. تک‌منظوره بودن این سبک پرسوناها از این جهت است که باز هم در قالب فرآیند انجام می‌شود، با افراد داخلی تیم صحبت می‌شود و مراحل پرسونا کامل طی می‌شود فقط به جای داده بر اساس فرضیات و در نهایت نقطه نظراتی که در داخل تیم در مورد کاربران وجود دارد به یک تصویر یکپارچه تبدیل می‌شود. به عنوان توضیح بیش‌تر، پرسونای فرضی نمی‌تواند دید عمیق‌تری از کاربر و تصمیم‌های احتمالی اش به‌ما بدهد و این کار مستلزم داده است. اما برای هم نگاه شدن اعضای یک تیم در مورد مخاطبی که از آن صحبت می‌کنیم سودمند است، که البته خود این موضوع توافق بزرگ و ارزشمندی در تیم است.

همان‌طور که در عنوان بالا نوشته شد نباید از شیرکاکائو کیک، بعنوان یک میان وعده انتظار زرشک پلو با مرغ داشته باشیم. درست است که اگر ما گرسنه باشیم ممکن است از سوپرمارکت شیرکاکائو کیک بگیریم و ما را سیر کند و اتفاقا لذت هم ببریم. اما کسی شیرکاکائو کیک را در لیست غذاها نمی‌داند و مثلا نمی‌توان با آن مهمانی نهار گرفت یا در مراسم عروسی به جای شام، شیرکاکائو کیک داد زیرا حاصل از فرآیند آشپزی نیست. شیرکاکائو کیک فرآیند آشپزی( خرید مواد اولیه، آماده‌سازی، پخت و سرو) را طی نکرده…در صورتی که همان شیرکاکائو کیک به عنوان یک عصرانه دلپذیر محبوب است و می‌تواند بصورت موقت ما را سیر کند تا فرصت آشپزی و زمان گذاشتن برای تهیه غذایی که از آن صحبت می‌کنیم را داشته باشیم.

این مثال را زدیم تا بدانیم اگر ما یک تمپلیت آماده را برداریم و آن را پر کنیم و به یک پروفایل برسیم شاید اطلاعاتی به ما بدهد که در جایی کاربردی باشد اما بهتر است اسم آن را پرسونا نگذاریم و انتظاراتی که از پرسونا داریم را از آن نداشته باشیم. هم‌چنین اگر در پروژه‌ای از پرسونای تک‌منظوره استفاده کردیم (املت) انتظار همه‌ خروجی‌هایی که از پرسونا داریم را نداشته باشم. حواسمان باشد پرسونای تک‌منظوره هم از فرآیند پرسونا به‌دست می‌آید و به همین دلیل پرسوناست. فرآیندی که در فایل‌های قبلی از آن صحبت کردیم.

[/ihc-hide-content]

 

ادامه همین موضوع ...(قبلی) پیش‌نویس پرسشنامه پرسونا (Questionnaire Draft)کشف تمایز اصلی در پرسونا (Primary Differentiator) (بعدی)