- شروع روایتگری در کسبوکار
- معرفی ابزار روایتگری کانتنتبرگر
- ابزار روایتگری: مدل ذهنی | ذهن خود را برای داستان سرایی آماده کنیم…
- روایتگری چه تاثیری بر مغز مخاطب دارد؟
- تمرینی برای داستانسرایی | با خاطرهنویسی شروع کنیم
- خطر تکروایتی | تکرار و تکرار یک روایت میتواند واقعیت ذهنی شود
- ابزار روایتگری: مخاطب | برای چه مخاطبی، با چه هدفی روایتگری میکنیم؟
- چه اطلاعاتی درباره مخاطب به ما در روایتگری کمک میکند؟
- ابزار روایتگری: لایه های روایی | از روایت برند تا روایتهای مفهومی…
- ابزار روایتگری: فضای خالی داستان | چه موضوعاتی ارزش روایی دارند؟
- ابزار روایتگری: طرح کلی داستان | داستان از کجا شروع شده و چطور تمام میشود؟
- ابزار روایتگری: ذینفعان روایت | از داستان ما چه برداشتهایی میشود؟
- ابزار روایتگری: کانال توزیع روایت | چه برنامهای برای توزیع روایت داریم؟
- ابزار روایتگری: دعوت به اقدام | از مخاطب چه میخواهیم؟
- ابزار روایتگری: لحن روایت | با چه لحن و صدایی داستانمان را روایت کنیم؟
- ابزار روایتگری: کمپین | قبل و بعد از روایت چه کارهایی باید انجام دهیم؟
- ابزار روایتگری: شاخص عملکرد | چطور نتایج روایت را ارزیابی کنیم؟
- تکنیک بازجویی | چطور داستان یک خطی را به روایتی بلند تبدیل کنیم؟
- تکنیک حذف | چطور مخاطب را برای ادامه روایت کنجکاو کنیم؟
- سوال ذهنی در روایت | سوالاتی از جنس پیشبینی یا پسبینی؟
- تمرین | با تصاویر تصادفی داستانی معنادار بنویسیم
وقتی موضوعی بهصورت داستان برای ما روایت میشود، معمولا ماندگارتر است، حس خوبی نسبت به آن داریم و احتمالا حوصله بیشتری برای مطالعه یا گوشدادن به آن بهخرج میدهیم. اما تاثیر روایتگری بر مغز مخاطب چیست؟ چرا داستانها را بهخاطر میسپاریم و معمولا بهتر هم میتوانیم بهیاد بیاوریم؟ این روزها بهخاطر همان حس خوب کسبوکارهای زیادی سراغ روایتگری یا Storytelling رفتهاند یا ماجرا عمیقتر و پیچیدهتر از این است.
تحقیقات مختلفی در زمینه تاثیر روایتگری بر مغز انسان انجام شده است، با جستجوی سادهای در اینترنت میتوانیم بخشی از آنها را یافته و مطالعه کنیم. میخواهیم در این مطلب به این موضوع برسیم که دلیل اینکه روایتگری تجاری بر سر زبانها افتاده و فضای اینستاگرام، بلاگها و سایر کانالهای ارائه محتوا حال و هوای روایتگری گرفته است، موضوعی جدی و البته جذاب است.
شما آشنا هستید…
بهطور خلاصه میتوان گفت نتایج این تحقیقات نشان میدهد وقتی ما داستانی را میشنویم یا میخوانیم، بخشی در مغزما فعال میشود و هورمونی ترشح میشود که حس اعتماد را نسبت به شخص مقابل چندبرابر میکند، شاید مدت زمان کوتاهی شخصی که روایتگر داستان است را میشناسیم، اما اعتمادی بیش از زمان آشنایی به ایشان داریم.
از طرف دیگر روایتگری باعث میشود، مفهومی که به آن فکر میکنیم یا در جستجوی انتقال آن هستیم، بسیار دقیق به مخاطب منتقل شده و میتوانیم انتظار داشته باشیم مخاطب نیز همان مفهوم را عینا به دیگری منتقل کند. شاید مثال دوری نباشد اگر به داستانهای دینی فکر کنیم، داستانهایی که سالهای سال است سینه به سینه و نسل به نسل منتقل میشوند، در واقع احتمالا دلیل اینکه بسیاری از ادیان، اتفاقات مختلف را بهشیوه داستانی بیان کردهاند همین موضوع استِ، چرا که داستان باعث ماندگاری پیام شده و مفهومی که دنبال میکند همواره به افراد دیگر نیز منتقل میشود.
تصور کنید از تور هیجان انگیز سفرزمینی به ارمنستان صحبت کنیم:
«تور سفر زمینی به ارمنستان، رفت و برگشت با اتوبوس اسکانیا، بازدید از روستای تاریخی و دیدنی تاتو (Tatev)، یک شب اقامت در هتل روستایی، سفر به ایروان و بازدید اماکن تاریخی و …»
یا کمی روایتگرانه:
«تور متفاوت سفر به ارمنستان: در راه با همسفران درباره دیدنیهای ارمنستان گپ زده و کمی استراحت میکنیم، شب در سکوت مرز آرام و آهسته از ایران به ارمنستان قدم میزنیم، از آنجا راهی تاتو میشویم، روستایی که توریست کمتری آنجا را دیده، از آنجاهایی که خاطرات تعریفکردنی زیادی میتوان ساخت، از تلهکابین سواری تا بازدید از قدیمیترین کلیساها… »
احتمال اینکه در حالت دوم روستای تاتو در ذهنمان ماندگارتر شود بیشتر است.
ما دانشی در زمینه ساختار مغز و نحوه عملکرد آن نداریم، برای اینکه تاثیر روایتگری بر مغز را بهتر درک کنیم، فیلمی از مجموعه فیلمهای TED با همین موضوع را در این مطلب قرار دادیم تا با مرور آن بتوانیم بهتر و دقیقتر این موضوع را درک کنیم.
با آزمایشهای مختلفی عکسالعمل مغز را در حالتهای مختلف دریافت پیام بررسی کردهاند، در کمال تعجب وقتی مخاطب داستانی را بهشیوهای روایی دریافت میکند، فرکانسهای واحدی دریافت کرده و عکسالعمل عصبی مغزش بهشیوهای یکسان و همانند گوینده داستان میشود. نکته جالب آنجایی است که این تاثیر روایتگری در حالتی که به زبان دیگری همان مفهوم گفته میشود هم باقیمانده و تغییری نمیکند.