- شروع مخاطبشناسی و پرسونا
- پرسونا ابزاری قدرتمند برای شناخت عمیق مخاطب
- فرایند دقیق طراحی پرسونا
- اولین مرحله طراحی پرسونا: برنامهریزی و تعریف مسئله
- پیشنویس پرسشنامه پرسونا (Questionnaire Draft)
- اگر زمان کافی برای فرآیند پرسونا نداریم، “پرسونای تک منظوره” را امتحان کنیم
- کشف تمایز اصلی در پرسونا (Primary Differentiator)
- پرسشنامه آنلاین، بخشی از مخاطبشناسی
- شناخت بیشتر مخاطب با ابزار روند زندگی
- وبینار مخاطب شناسی و Jobs To Be Done
- پردازش اطلاعات در پرسونا
- تحلیل داده پرسونا با روش نمودار همبستگی
- آشنایی بیشتر با بومگردی افضل روآر (نمونه عملی پرسونا)
- طیف نمودار شخصیتی، نگاهی عمیقتر به مخاطب
- چطور مصاحبه عمیق با کاربر داشته باشیم (Deep User Interview)
- مقایسه پرسونای خریدار و پرسونای کاربر (Buyer Persona vs User Persona)
- از دستهبندی دادههای پرسونا تا اسکلت پرسونا (نمونه عملی)
- معرفی کتاب Buyer Persona
در شهر مخاطبشناسی و پرسونا هر وقت قرار بود مثالی بزنیم، از اقامتگاه بومگردی شیرگاه صحبت میکردیم. میخواهیم شناخت بیشتری نسبت به این اقامتگاه پیدا کنیم و بعد بهعنوان نمونه عملی، پرسوناهای این اقامتگاه بومگردی را خلق کنیم. برای شناخت بیشتر، یک سفر دو روزه به اقامتگاه بومگردی افضل روآر داشتیم و با موسس این مجموعه درباره ویژگیهای اقامتگاه صحبت کردیم.
قبل از شروع، داستان آشنایی ما با اقامتگاه افضل روآر:
سال پیش، از آلودگی هوای تهران سر به جاده گذاشتیم و به شهر شیرگاه رسیدیم (از تهران به سمت فیروزکوه که میرویم، بعد از ورسک، به شیرگاه میرسیم) شیرگاه را بیشتر به سریال پایتخت میشناسند و بعد از این سریال خیلی بیشتر معروف شد، ظاهرا بخشهای زیادی از فیلمبرداری پایتخت در همین شهر انجام شده است.
به محل اقامتی که رزرو کرده بودیم رسیدیم، متاسفانه رزرو ما درست انجام نشده بود و جایی که قرار بود به ما برسد سهم زوج دیگری شده بود، تصمیم گرفتیم شهر را بگردیم و برگردیم، در همین گشتوگذار تابلو بومگردی افضل روآر بهانه آشنایی شد.
سفر دوباره به افضل روآر و گفتگوی شبانه و روزانه با مریم خانم:
این اقامتگاه را زوج جوانی به اسم مریم و مرتضی راهاندازی کردهاند، در ۲ باری که مهمانشان بودیم هربار ساعتها درباره شیرگاه و کاری که انجام دادهاند صحبت کردیم. از سال ۹۳ تصمیم میگیرند خانه پدری را بومگردی کنند، یک زمین ۶ هزار متری وسط جنگلهای شمال.
این روزها مهمان خارجی از کشورهای مختلف دارند: آلمان، سوئد، فرانسه و …
موتور توریستهای خارجی
اینبار هم بعد از شام خونگی دستپخت مریم خانم، یک شبنشینی حسابی کردیم، لابهلای گپ زدنها مهمانهای جدید رسیدند، از آژانسهای مسافرتی یک شب کلبه جنگلی را رزرو کرده بودند. وقتی کلبه را دیدند اتاقها را انتخاب کردند ;). کلبه جنگلی برای عدهای خیلی جذاب و برای افرادی تجربه خاصی نیست. بخاری و آبگرمکن هیزمی؟ مخصوصا زمستان و سردی هوا و هیزمی که شب باید به زور گازوئیل روشن کنید!
همین تعریف برای طبیعتگردها و ماجراجوها احتمالا حسابی جذاب است.
برای دسترسی کامل به این مطلب و صدها مطلب تخصصی دیگر لازم است در سایت ثبتنام کنید.
انتقال پیام به مخاطب پیچیده است، سعی میکنیم با خوراکهای کاربردی این پیچیدگی را سادهتر کنیم.
ورود اعضا ویژه عضویتشرایط عضویت ویژه چیست؟هرماه یک همبرگر ;)
***************مناسب برای افرادی که:
۱- از زندگی شهری کمی خسته اند
۲- تفریح در طبیعت رو به تفریحات مدرن و گشت و گذار در مراکز خرید ترجیح میدن
۳- تجربه زندگی روستایی رو دارند و یا مایل اند که تجربه کنن
۴- غذای محلی رو دوست دارند. یا حداقل مشکلی با غذای محلی ندارند.
۵- روی مسائل بهداشتی وسواس نیستند و انتظار تمیزی یک هتل رو ندارند.
۶- مشکلی با انجام کارها توسط خودشون ندارند.
۷- از شب های جنگل نمی ترسن
۸- روحیه ماجراجویانه دارند
*********************نامناسب برای افرادی که:
۱- دنبال راحتی در مسافرت هستند
۲- همراهانی دارند که تیتیش مامانی هستند.
۳- سختی زود اذیتشون میکنه. مثلا یکم عرق کنن، گرمشون بشه دیگه حال انجام کاری ندارن
۴- روی مسائل بهداشتی حساسیت زیادی دارند. از هتل ها هم ایراد میگیرن
۵- تفریحات مدرن رو به تفریح در طبیعت ترجیح میدن. مثلا شمال که میرن همش تو مغازه ها هستن نه آبشار، قلعه و . . .
۶- غذای شهری رو بیشتر دوست دارن یا غذای محلی نهایت برای بار اول واسشون جالبه
۷- نوزاد یا بچه حساس دارن.
۸- افرادی که خودشون روستایی هستن و اینا واسشون خیلی جدید نیست.
۹- افرادی که صرفا دنبال ارزانی هستند( اقامتگاه بومگردی لزوما ارزان نیست)
عاشق سرو صداهای طبیعت هستن
به جنگل علاقه دارن ولی این حالتی نباشه برن یهو داخل طبیعت
دوس دارن خونه مادربرگشون که داخل رسوتا بود رو باز هم تجربه کنن
بوی چوب و آتیش هیزم رو دوس دارن
چشم نوازی طبیعت رو برای خودشون می خوان