به نظر می‌رسد موضوع مسیریابی در معماری قرار است کمک زیادی به ما در معماری اطلاعات کند. معماران در طراحی یک فضا، باید مسیر مخاطب را طوری طراحی کنند که بتواند مسیر درست را یافته و درگیر نگرانی و اضطراب نشود. تصمیم گرفتیم، در مسیریابی یا Wayfinding که معمارها با آن سروکار دارند دقیق‌تر شده و کمی عمیق‌تر شویم.

مسیریابی موضوع ساده‌ای به نظر می‌رسد، قرار است مخاطب از نقطه‌ای به نقطه دیگر برود، اما وقتی کمی دقیق‌تر شویم ظرافت‌های این موضوع را بیشتر درک می‌کنیم. وقتی به محیط ناشناخته‌ای می‌رویم برای پیدا کردن مقصد چه می‌کنیم؟‌ مثلا وارد یک دانشگاه جدید شده‌ایم و قرار است به آزمایشگاه شیمی برویم، در راهروها قدم می‌زنیم و سعی می‌کنیم تابلوها را با دقت زیادی بخوانیم. اگر چند دقیقه بعد موفق نشویم، احتمالا دوباره به تابلوهای ابتدای راهرو برگشته و اینبار سعی می‌کنیم با تمرکز بیشتری آنها را از اول تا آخر بخوانیم. ظاهرا خبری نیست، شک کرده و اگر شخصی را در راهرو ببینیم سوال کلی‌تری می‌پرسیم: ببخشید، آزمایشگاه شیمی در این ساختمان است؟

ببینیم معمارها در طراحی مسیرها چطور عمل می‌کنند، از چه روش‌هایی استفاده می‌کنند و درگیر چه دغدغه‌هایی هستند. احتمالا می‌توانیم رفتار مخاطب در فضای وب را هم بیشتر درک کرده و اهمیت مسیریابی را بیشتر باور کنیم.

معماران زیادی به مسیریابی توجه نکرده، و احساس می‌کنند تمرکز بر روی این موضوع باعث می‌شود توجه به زیبایی کم شود. معتقدند مسیریابی در پایان طراحی می‌تواند توسط علائم و تابلوها هدایت شود. معمولا در فضای طراحی وب‌سایت هم این تفکر را می‌بینیم، طراحی را انجام می‌دهیم و انتظار داریم مسیریابی از طریق منوها، میکروکپی‌ها و متن‌ها انجام شود.

 

مسیریابی از طریق تابلو

 

[ihc-hide-content ihc_mb_type=”show” ihc_mb_who=”3,4,5,6″ ihc_mb_template=”3″ ]

 

مسیریابی از دیدگاه روانشناسی محیط:
تمایز: معمولا هرچه بخش‌های مختلف یک محیط متفاوت باشند مسیریابی برای مخاطب راحت‌تر است، در مثال دانشگاه تصور کنید همه راهروها شبیه به هم هستند، حتی شیوه نصب راهنما و تابلو‌ها در طبقات مختلف تفاوتی ندارد. در چنین محیطی احتمالا فراموش می‌کنیم که چه طبقه‌ای را کامل دیده و چه طبقه‌ای را ندیده‌ایم. به آدرس‌هایی که به‌صورت ذهنی می‌دانید مراجعه کنید‌، معمولا بخش‌های متفاوت محیط را به خاطر می‌آوریم. بلوار خیلی پهن نزدیک تقاطع سهروردی و عباس آباد (پهن بودن بلوار بعنوان یک تمایز در ذهن ما ذخیره شده است)

نشانه‌های برجسته محیطی: یکی از موارد دیگری که معمولا به ما در مسیریابی کمک می‌کند، نشانه‌های برجسته و خاص در محیط است. مثلا وسط کوچه یک تیر چراغ برق داشت، یا پنجره خانه آبی آسمانی بود.

علائم و تابلوها: بهتر است در تقاطع‌ها و محل‌های تصمیم‌گیری نصب شود، معمولا وقتی در برابر تصمیم جدید قرار می‌گیریم به‌دنبال کسب اطلاعات بیشتر هستیم، پس اگر اواسط راهرو تابلوی هدایتگر به سمت آزمایشگاه زده‌ایم، بدانیم که احتمالا کمتر از تقاطع‌ دیده می‌شود.

 

مسیریابی در بیمارستان

 

در اماکنی که معمولا به‌صورت مداوم مراجعه می‌کنیم، به‌تدریج شناخت بیشتری ایجاد شده و مسائل کمتری با مسیریابی داریم، اما همیشه اینطور نیست. مسیریابی گاهی در اماکنی مطرح می‌شود که شاید یکبار در طول چندسال به آنجا مراجعه کنیم، مثلا احتمالا هر روز به یک بیمارستان مشخص سر نمی‌زنیم. در چنین مکان‌هایی مسیریابی متفاوت است، مخصوصا این نکته را هم باید در نظر گرفت که شخص بیمار دقت محیطی، یادآوری فضا و سایر ویژگی‌هایی که برای مسیریابی به آن نیاز داریم را احتمالا به میزان ضعیف‌تری دارد. (نه صرفا به دلیل شدت بیماری، بلکه به دلیل استرس و کاهش تمرکز). از طرف دیگر موضوع مسیریابی می‌تواند تاثیری فراتر از تجربه خوب یا بد برای بیمار داشته باشد، گاهی رسیدن سریع‌تر می‌تواند خسارت بسیار کمتری به شخص بیمار وارد کند.
حساسیت این موضوع همینجا تمام نمی‌شود، مسیریابی اشتباه در محیطی مانند بیمارستان باعث خسارت مالی زیاد هم می‌شود، بیمار یا مراجعه‌کننده زمانی که در پیدا کردن مسیر ناکام می‌ماند، از پرستاران و سایر پرسنل مرکز درمانی سوال می‌کند، آنها می‌توانند کارهای مفیدتری نسبت به آدرس‌دادن انجام دهند. (درواقع برای نیروهای گرانی برای آدرس دادن هستند)

اینها چه ارتباطی به محتوا و معماری اطلاعات دارد؟‌
می‌خواهیم مثال‌های مختلف را در زندگی خارج از فضای آنلاین مرور کنیم، درک کنیم که محتوا و معماری اطلاعات در فضای زندگی روزانه ما چه نقشی دارند، و بعد سراغ فضای آنلاین برویم. احساس می‌کنیم این‌کار باعث می‌شود منطق پشت معماری اطلاعات را به‌خوبی درک کنیم.

مسیریابی و جهت‌یابی متفاوت هستند
جهت‌یابی معمولا یک فعالیت استاتیک است، به شخص بستگی نداشته و معمولا توسط ابزارهای ساده (مثلا قطب‌نما) قابل تشخیص است. مسیریابی متفاوت است، فعالیتی دینامیک است و به شخص و مکان وابستگی مستقیم دارد. معمولا برای مسیریابی این سه مرحله را طی می‌کنیم: تصمیم‌گیری، اجرای تصمیم، پردازش اطلاعات.
برای اینکه این سه مرحله به‌خوبی طی شود، لازم است:
– مخاطب در شروع فرایند بداند کجاست.
– لازم است مقصد و موقعیتش را شناسایی کند.
– مسیری که به مقصد می‌رسد را بشناسد.
– مسیر صحیح را بر اساس اطلاعات محیط ادامه دهد.
– وقتی به مقصد رسید، مقصد را درست شناسایی کند.

 

مسیریابی یا جهت‌یابی

 

قابلیت مسیریابی در افراد مختلف:
درباره فرایند مسیریابی صحبت کردیم، اما قابلیت مسریابی در افراد مختلف هم تفاوت‌هایی دارد. بر اساس رفتار مسیریابی مخاطبین، دسته‌بندی‌های متفاوتی وجود دارد، که یکی از آنها مخاطبین را به چهاردسته تقسیم می‌کند:
– افرادی که از نظر شناختی، متمرکز بوده و در مسیریابی بر نقشه‌ها و جهت‌های نوشته‌شده متکی هستند.
– افرادی که به ارتباط کلامی تمایل دارند، و در مسیریابی، توضیح شفاهی در مورد مسیر و جهات برایشان کاربرد بیشتری دارد.
– افرادی که در مسیریابی بر نشانه‌های بصری همچون علائم، رنگ‌ها و ویژگی‌های شاخص محیط متکی هستند.
– افرادی که از طریق تعامل با دیگران، اطلاعات لازم برای مسیریابی را به‌دست می‌آورند.
قرار نیست افرادی که با نقشه مسیریابی می‌کنند، نتوانند در تعامل با افراد مسیرشان را پیدا کنند. در واقع این دسته‌بندی بر اساس بارزترین توانایی افراد برای مسیریابی انجام شده است.

حالا بر اساس فرایند مسیریابی و قابلیت مسیریابی افراد مختلف، ببینیم چه راه‌کارهای کلی برای مسیریابی می‌توان در نظر گرفت:
– مؤلفه‌های مربوط به معماری: شامل رنگ، بافت، نشانه‌ها و بسیاری از خصیصه‌ها و اجزای معماری یک فضا، که سرنخ و اطلاعات لازم را جهت مسیریابی، در اختیار کاربر قرار می‌دهد.
– مؤلفه‌های گرافیکی: شامل نقشه‌های چاپی، تابلوهای راهنما، علائم، باجه‌ها و دستگاه‌های‌دیجیتالی نمایش اطلاعات و…
– مؤلفه‌های شفاهی: شامل متصدیان اطلاعات و یا افرادی کهِ مسئولیت ”راهَنمایی“ مراجعین را دارند.
– مؤلفه‌های قابل لمس: این مؤلفه‌ها در نقش تقویت‌کننده‌ سایر مؤلفه‌ها و یا تسهیل مسیریابی دسته معلولین، شامل نابینایان یا کم‌بینایان به‌کار گرفته می‌شود؛ تابلوهای برجسته، نوشته‌های بِریل و کفسازی‌های خاص.

در این مطلب کمی به طراحی مسیر توسط معماران نزدیک شدیم، و احساس می‌کنیم موضوع کمی شفاف‌تر شده است. (مسیریابی موضوع نسبتا پیچیده‌ایست.)
برای درک بهتر این موضوع ۲ مقاله زیر را می‌توانید مطالعه کرده و مسیریابی در دو فضای عمومی اما متفاوت را بررسی کنید.

راهکارهای مسیریابی در فضای داخلی معماری، مورد مطالعاتی: کتابخانه ملی ایران (نرگس دهقان)

طراحی فرآیند مسیریابی در معماری بناهای درمانی (کریم مردمی، هاشم هاشم‌نژاد، کسری حسن‌پور، ملیحه باقری – نشریه هنرهای زیبا)

 

[/ihc-hide-content]

 

ادامه همین موضوع ...(قبلی) مسیریابی از معماری تا محتوا (Way-finding)معماری اطلاعات: انواع نیاز‌های اطلاعاتی مخاطب (بعدی)