Design Thinking چیست ؟
تعریفی تجربی از نگاه صالح برادران امینی
خیلی ساده:
مدل فکر کردن و مدل انجام اقداماتی در جهت فهمیدن بهتر و حل مسئله را «تفکر طراحانه» یا بهتر «کنش طراحانه» مینامیم.
کمی شفافتر:
در مواجهه با مسائل پیچیده که معمولاً عوامل انسانی در آنها دخیل هستند، راهی جز استفاده از روش طراحانه برای ایجاد راهحل نداریم. از زندگی فردی تا مسائل سازمانی و حتی حکمرانی در سطح کشور، دید طراحانه کمک میکند از عوارض و مشکلات سطحی گذر کنیم و با تعریف بهتر مسئله و وضع مطلوب، با ایجاد نمونه و تست و اصلاح به سمت حل اینگونه مسائل حرکت کنیم.
فکر کنید زلزله اتفاق افتاده و خانهای با آسیب جدی در خیابان روبروی شما قرار دارد، فکر میکنید چند نفر درون آن زخمی شده و گیرافتادهاند، دستپاچگی و اقدام سریع احتمال دارد باعث فروریختن بیشتر آوار و آسیب به شما و افراد زخمی شود. اگر تفکر طراحانه را آموخته باشید، سریع در ذهنتان مسائل اولویتدار ذهنیتان را بررسی میکنید و متوجه میشوید که نجات جان افراد زخمی مهمترین کار است، شاید بهترین کار ارتباط با ۱۱۰ و شناسایی تعداد و محل افراد زخمی در ساختمان باشد، شاید بهتر است جلو بروید و آوار را بردارید، شاید بهتر است فریاد بزنید و کمک بخواهید، بین تمام گزینهها کدام یک به مسئلهی اصلی شما کمک میکند؟ احتمالاً اول تماس با مرکزی متخصص برای کمک و مشورت در مورد قدم بعدی و در عین حال وارسی شرایط تا در صورت بحرانیتر شدن اقدام متفاوتی انجام دهید، بعد از آن بررسی وضعیت آوار و تعداد مجروحان و تست اینکه آیا میتوانید بدون کمک و بدون آسیب به خودتان کسی را نجات دهید یا نه، چون هیچ دستورالعملی واقعیت وضعیت شما را نمیداند و شما هستید که میتوانید اقدامی بکنید. این نوع تفکر همراه با اقدام به شما کمک میکند نه کاملاً منفعل باشید، نه بیگدار به آب بزنید.
در همین شرایط مرکز ۱۱۰ هم منابع محدودی دارد، اگر مدیر این مرکز باشید چه میکنید؟ جان بسیاری در خطر است و تعداد نیروهای شما محدود، آیا کمک میخواهید؟ آیا هر نیرو را به مناطق مختلف میفرستید تا به کمک مردم کار را پیش ببرند؟ آیا نیروها را به مناطق نزدیکتر ارسال میکنید؟ معمولاً اگر طراحی درستی برای ستاد بحران صورت گرفته باشد، پیشبینیهایی بر مبنای سناریوها و بهترین اقدامات صورت گرفته در گذشته در دسترس شماست ولی حتماً وضع شما با همهی وضعیتهای گذشته متفاوت است و شما با علم به آنها باید تصمیم جدید بگیرید. اینجاست که تفکر طراحانه به کمک شما میآید.
فکر کنید در این داستان شما رئیس جمهور بودید، حالا چه میکردید؟ اول از دامنهی تأثیر زلزله اطلاعاتی میگرفتید؟ آیا بسیج عمومی ایجاد میکردید؟ آیا از نیروهای نظامی کمک میگرفتید؟ آیا به نیروهای متخصص اولیه اجازه میدادید بررسی انجام دهند و آنها نیرو درخواست کنند؟ تفکر طراحانه در هر سطحی به شما کمک میکند مسئلهی اساسی را شناسایی کنید و سپس برای آن اقدام مناسب را انجام دهید. مقدار چالاکی شما در مورد طی این فرآیند، به مقدار تمرین شما و شرایط واقعی پیشروی شما بستگی دارد.
شاید این مثال در شرایط بحران زمان ایجاد و رفع مسئله را کوتاه نشان دهد ولی عمده مسائل ما همانند همین وضعیت با مقداری زمان بیشتر هستند. اگر تفکر طراحانه / کنش طراحانه را به کار بگیریم، میتوانیم با فهم و اقدام متناسب در دل واقعیت پیش برویم و مسائل را قدمبهقدم حل کنیم. برای اینکه در جواب سوال Design Thinking چیست دقیقتر شویم، بهتر است به این سوال جواب بدهیم که «تفکر طراحانه» چه چیز یا چیزهایی نیست.
Design Thinking چه چیزی نیست؟ تفکر طراحانه با چه چیزهایی اشتباه گرفته میشود؟
معمولاً «تفکر طراحانه» با «تفکر خلاقانه» اشتباه گرفته میشود. خلاقیت در بخشی از فرآیند طراحی مورد نیاز است ولی تمام این فرآیند نیست، بخصوص ابتدا و انتهای اقدامات طراحانه ارتباط مستقیمی با خلاقیت ندارند. از خلاقیت فقط بعد از تعریف مسائل مهم و شرایط مطلوب، برای ایجاد راهکارهای محتمل استفاده میشود و بعد از آن هم باید با نمونهسازی و تست از میان این گزینهها، راهکار بهتر پیاده شود.
«تفکر سیستماتیک» و «تفکر استراتژیک» هم در برخی موارد با «تفکر طراحانه» اشتباه گرفته میشوند با اینکه تفکر طراحانه سعی در کلنگری مانند تفکر سیستماتیک دارد و از تفکر استراتژیک هم سعی میکند بهره ببرد تا «وضع موجود» را به «وضع مطلوب» تبدیل کند ولی کاملاً مبتنی بر فرآیند است و کاملاً در دل واقعیت، زمان اقدام و مقدار تمرکز را برای حل مسئله با محدودیتهای واقعی تطبیق میدهد و اصلاً یک مدل ذهنی نیست، به همین دلیل هم پیشنهاد «کنش طراحانه» برای مطرح کردن این مفهوم ارائه میشود. (در دنیا هم نقدهای زیادی به عبارت Design Thinking مطرح است و پیشنهاداتی مانند Designerly Ways of Doing یا Design Doing مطرح شده است. در زبان فارسی، “کنش” بار تفکر و اقدام را توأمان انتقال میدهد.)
Design Thinking کجا کاربرد دارد؟
تفکر طراحانه از سطح زندگی فردی تا سطح سازمانی و سطح حکمرانی کاربرد دارد.
شما برای حل مسائل شخصی مانند روش رشد فردی، روش ارتباط گرفتن یا چاقی خودتان اطلاعات بسیاری میتوانید در اینترنت بیابید ولی مثلاً در مورد مسئلهی چاقی، میدانید که ریتم خواب و بیداری، مقدار تحرک و نحوهی تغذیه شما لزوماً منطبق بر راهکارهای موجود نیست. از طرفی مسئلهی اصلی شما احتمالاً حس سلامت، پیشگیری از امراض مرتبط، حس زیبایی یا ترکیبی از اینهاست. شناسایی مسئلهی اصلی و اقدام در جهت حل آن فراتر از مسئلهی چاقی، میتواند هم بهبود قابل ملاحظهای در رضایت مداومتان ایجاد کند، هم انگیزهی بیشتری برای لاغر شدن.
در سطح کسبوکار استفاده از تفکر طراحانه جدیتر است، مسائل روزمره منابع انسانی، مسائل نحوه پیشرفت، چگونگی رسیدن به فرصتهای جدید، رقابت در بازار، بحرانها و … هر روز نیاز به تفکر طراحانه دارد. در سطح حکمرانی هم که مسائل بسیار پیچیده و راهکارهای متعدد وجود دارند باید از تفکر طراحانه استفاده کرد به همین دلیل هر انسان مختاری از تصمیمات روزمره تا تغییرات کشوری میتواند از یادگیری تفکر طراحانه بهره ببرد.
چطور درباره Design Thinking بیشتر بدانیم؟
* کتاب فارسی:
تفکر طراحی در کسبوکار، جین لیدتکا و تیم اگیلوی، انتشارات آریاناقلم
تفکر طراحی؛ فهم چگونگی تفکر و کار طراحان، نایجل کراس، انتشارات وارش
اندیشهی طراحانه، گوین امبروز، پل هریس، نشر آوای نظر
هنر دستیابی، برنارد راث، انتشارات آریاناقلم
هنر نوآوری، تام کلی و جاناتان لیتمن، انتشارات مبلغان
* کتاب و مقاله انگلیسی:
Change by Design: How Design Thinking Transforms Organizations and Inspires Innovation
The Design of Business
The Nature of Design Thinking
Design Thinking, Tim Brown, Harvard Business Review
* فیلم:
• مستند Design & Thinking
• مستند The Genius of Design
* دورهی آموزش آنلاین:
• Design Thinking for Innovation, Jean Liedtka, Coursera.org
• Hello Design Thinking, IDEOU.com
• Innovation Through Design: Think, Make, Break, Repeat, Coursera.org
چه افرادی را در حوزه Design Thinking دنبال کنیم؟
Tim Brown
Roger Martin
Nigel Cross
Kees Dorst
Tom Kelley & David Kelley
چه کسبوکارهایی از تفکر Design Thinking استفاده میکنند؟
تقریباً تمام شرکتهای نامی بینالمللی از Apple و Google گرفته تا استارتآپهای کوچک از تفکر طراحی استفاده میکنند تا کسبوکارشان را زنده نگه دارند. شرکتهای بزرگ معمولاً صاحب سبک هم هستند و خودشان بخش جداگانهای برای نوآوری دارند تا صدها نفر طراح، در بخشهای مختلف خدمات، محصولات و تجربه با این فرآیند طراحی انجام دهند.