Information Architecture چیست؟
تعریفی تجربی از نگاه رامین خطیبی
خیلی ساده
«معماری اطلاعات» اصولی در طراحیست که بر روی کاربردپذیرتر، قابل فهمتر و یافتپذیرتر کردن اطلاعات متمرکز است.
کمی شفافتر
حال اگر بخواهیم شفافتر و البته دقیقتر به معماری اطلاعات نگاه کنیم، بایستی سوار ماشین زمان شده و کمی به گذشته برگردیم؛ به دهه ۹۰ میلادی…
در این دهه، از یک طرف گسترش اینترنت باعث گسترش دسترسی بیش از پیش به وبسایتها و محتواهای آنها شده، و از طرف دیگر بوجود آمدن موتورهای جستجو، محل ورود به وبسایتها را تغییر داده بود. حالا دیگر کاربران با جستجوی مطالب روی موتورهای جستجو به جای ورود از صفحه اصلی، ممکن بود یکباره و با کلیک روی یک پیوند (Link) مستقیم سر از یک مقاله در وبسایت در بیاورند. تصور کنید به جای ورود از درب ورودی یک مجموعه نمایشگاهی، یکباره در یکی از اتاقهای آن ظاهر شوید! حالا نه میدانید کجا هستید، نه چطور باید به بخشهای دیگر بروید و نه حتی چطور از آنجا خارج شوید. این مشکل، نیاز و عطش زیادی را برای بهبود طراحی اطلاعات در جهت بهبود کاربردپذیری و یافتپذیری بوجود آورد؛ در پاسخ به این نیاز «معماری اطلاعات» شکل گرفت.
این عبارت به خاطر وجود کلمه «معماری» در آن، به گوش اکثر افراد آشنا بود و در نتیجه مفهوم آن را راحتتر درک کرده و پذیرفتند. بخش دیگر عبارتی که درباره آن صحبت میکنیم، «اطلاعات» است. ما میخواهیم اطلاعات را به انسانهای دیگر منتقل کرده و فهمی در کسانی که مخاطبین ما هستند ایجاد کنیم؛ پس نیاز است که بدانیم آنها چگونه فکر میکنند، چگونه عمل میکنند، قصدشان چیست و در مواجهه با اطلاعات چه احساساتی را تجربه میکنند. حالا احتمالا با من موافق هستید که میتوانیم بگوییم «معماری اطلاعات» یک مفهوم انسانمحور است.
به بیان دیگر «معماری اطلاعات» علم و هنریست که در نقطه تلاقی معماری (در معنای کلی) و اصول دیزاین قرار گرفته تا تجربهای کاربردپذیر، یافتپذیر و قابل فهم برای انسانها، در مواجهه با اطلاعات خلق کند.
یکی از مهمترین راههای انتقال اطلاعات، زبان است. همه ما با «زبان» فکر و درک میکنیم؛ استفاده آن زبان، هر چه که باشد، پر از ایهام، ابهام و کجفهمیهاست. برای لحظاتی فکر کنید، پیش آمده که در شنیدن صحبتی از دوست خود، دچار سوبرداشت شده باشید. همین اتفاق در ارتباط انسانها با محصولات نیز رخ میدهد؛ با این تفاوت که شما میتوانید از دوست خود سوال کرده و برداشت خود را دقیقتر کنید، ولی در محصولات اغلب امکانش نیست و انسانهایی که با محصولی در حال کار هستند، سرخورده دست از استفاده میکشند.
«معماری اطلاعات»، در لایههای پایینی و آناتومی خود چهار بخش مشخص دارد که در آنها سیستمهای مختلفی برای معماری اطلاعات در این چهار بخش معرفی میشوند. به فراخور اینکه معماری اطلاعات را در چه زمینهای بکار میگیرید، نمود این بخشها در آن زمینه متفاوت میشود. این چهار بخش عبارتند از سیستمهای: سازماندهی، راهبری، جستجو و برچسبزنی.مثلا شما در اپلیکیشن اینستاگرام، با سازماندهی متفاوتی برای استوریها و پستها مواجه میشوید؛ راهبری شما به بخش پیامها و یا پروفایل خودتان به نحو متفاوتی طراحی شده؛ هنگام جستجوی یک عبارت در این اپ، اطلاعات مختلف در بخشها و به شکلهای مختلف نمایش داده میشود؛ برچسبی که با شکل یک آیکن بعلاوه در پایین صفحه قرار دارد، مفهوم افزودن یک پست به اینستاگرام را به شما منتقل میکند.
لازم است بگویم این موارد مثل دیگر مفاهیم دنیای دیزاین، وقتی از انتها به ابتدا بررسی میشوند، ساده به نظر میرسند؛ ولی وقتی میخواهیم این مفاهیم را روی یک محصول تازه استفاده کنیم با چالشهای جذاب و زیادی میشویم.
Information Architecture چه چیزی نیست؟
فضای خاکستری که گستردگی موارد استفاده از معماری اطلاعات ایجاد کرده، کار را در پاسخ به این سوال سخت میکند؛ ولی بهطور مشخص در بسیاری از مواقع «محتوا» با «اطلاعات» و همچنین «معماری» با «صرفا چیدمان» اشتباه گرفته میشود. به تبع این موضوع گاهی مرز مفاهیم «معماری اطلاعات» و «استراتژی محتوا» در ذهن افراد شفاف نبوده و در گاها یکسان به نظر میرسند.
«اطلاعات» آن چیزیست که در ذهن من و شما قرار دارد و «محتوا» آنچیزیست که بصورت عینی در قالبهایی مثل نوشته، صوت و یا ویدئو بیرون از ذهن ما وجود دارد. از طرف دیگر معماری اطلاعات، چیدمان صحیح، کاربردپذیر و قابل فهم را هم شامل میشود ولی «صرفا» این نیست. همانطور که اشاره کردیم معماری اطلاعات گستره کاری وسیعی داشته و از نامگذاری و برچسبزنی عناصر شروع شده و به سلسله مراتبهای راهبری، جستجو و سازماندهی نیز میرسد.
Information Architecture در چه جاهایی کاربرد دارد؟
بسیاری از ما ندانسته در حال تجربه معماری اطلاعات بودهایم. ما در مواجهه با برچسب روی شیشههای ادویه، قرار دادن لباسهای مختلف در کشوهای مختلف، یافتن کالای مورد نظرمان در یک فروشگاه بزرگ و حتی استفاده از فهرست کتاب و کتابخانه، از فواید معماری اطلاعات بهره بردهایم.
گستردگی کاربردهای معماری اطلاعات از آنجایی ناشی میشود که هرجا ما بخواهیم اطلاعاتی را کاربردپذیر، یافتپذیر و قابل فهمتر کنیم، معماری اطلاعات حضور دارد. این موضوع به جایی میرسد که عنوان «معمار اطلاعات» به عنوان یک نقش کاری و تخصصی در دنیا شناخته شده است. با گسترده و پیچیدهتر شدن محصولات دیجیتال و همچنین حضور پررنگشان در زندگی ما، معماری اطلاعات در طراحی آنها اهمیت زیادی پیدا کرده و میتوان با معماری بهتر اطلاعات، تجربه بهتری برای کاربران خلق کرد. مثلا زمانی که با نرمافزار Word در حال کار کردن هستیم، اینکه عملکردهای این نرمافزار چگونه سازماندهی و دستهبندی شوند و در کجای این نرمافزار و یا در چه زیرمنویی قرار گیرند تا برای ما «قابل فهم» و «قابل یافت» باشند، نمونه بارز و نامرئی دیگری از معماری اطلاعات است.
معمولا از چه واژههای دیگری در فضای Information Architecture استفاده میشود؟
به دلیل وجود سیستمها مختلف در بدنه معماری اطلاعات، واژگان زیادی هستند که نیاز است به گوش ما آشنا باشد تا درک بهتری از معماری اطلاعات پیدا کنیم. برای اینکه بتوانیم پاسخ مشخصی به سوال این بخش بدهیم، خوب است درباره چهار بخش آناتومی معماری اطلاعات صحبت کنیم، یعنی «سیستمهای راهبردی»، «سیستمهای سازماندهی»، «سیستمهای جستجو» و «سیستمهای برچسبزنی». در ادامه به توضیح مختصری درباره این واژهها میپردازم:
– سیستمهای راهبردی: گُم شدن هیچوقت تجربه خوشآیندی نبوده و اختراع قطبنما شاهدی بر این موضوع است. در محصولات دیجیتال، طراحی سیستم راهبری یا Navigation به معنی سلسلهمراتب بخشهای مختلف، نحوه رفتن از هر بخش به بخش دیگر است.
– سیستمهای سازماندهی: میزان درک ما از دنیا ارتباط مستقیمی با توانایی ما در سازماندهی اطلاعات دارد. ما در محصولات دیجیتال با سازماندهی بهتر اطلاعات، توانایی کاربران در درک محصولمان را بالا میبریم.
– سیستمهای جستجو: برخی از کاربران محصولات ما، میدانند چه میخواهند و تجربه بهتر برای آنها در امکان جستجو و نمایش اطلاعات متناسب با نیازشان است. طراحی سیستمهای جستجو به معنی پاسخ به سوالاتی مانند این است: در زمان جستجوی یک عبارت، چه چیزهایی جستجو میشوند؟ در نمایش نتایج چه مواردی نیاز کاربرند؟
– سیستمهای برچسبزنی: برچسب هر نشانه کوتاهشدهای است که اطلاعات بیشتری به ما منتقل میکند. وقتی میگوییم رامین طراح محصول است، اطلاعاتی درباره من، بدون توضیح بیشتر به شما منتقل میشود. گاهی این اطلاعات با نشانهها منتقل میشود: وقتی فردی را با گردنبند صلیب میبینید، حدس میزنید مسیحی باشد. در دنیای محصولات دیجیتال عبارتهایی مانند «تماس با ما» و یا یک فلش در بالای صفحه (به معنای دکمه بازگشت) این نقش را بر عهده دارند.
چطور درباره Information Architecture بیشتر بدانیم؟
برای درک بهتر معماری اطلاعات، پیشنهاد من این است که به مطالعه کتابها و انجام آن بپردازید. معماری اطلاعات مفهومی نیست که بتوان آن را به راحتی و با تجربه محصولات دیگر انجام داد، به مقدار زیادی به کاربران، محتوا و زمینه یک محصول بستگی دارد. در ادامه منابع در دسترسی که برای شروع مناسباند آوردهام:
کتابها:
Information Architecture: For the Web and Beyond
How to Make Sense of Any Mess
چه افرادی را در زمینه معماری اطلاعات دنبال کنیم؟
Abby Covert
Peter Morville
Louis Rosenfeld