یکی از جدیدترین روشهایی که در تحقیقات تجربهکاربری (UX-Research) که به تازگی تحقیقات زیادی روی آن میشود، رصد کردن حرکات گوشهایمان است که اصطلاح انگلیسی آن Ear tracking method است. چند سالی است که گروههای حرفهای یوایکس از روش ردیابی چشم (eye tracking) برای تحقیقات تجربهکاربری استفاده میکنند. در روش قبلی (ردیابی چشم) با بررسی حرکات چشم و نقاطی که چشم توقف دارد و یا به سرعت عبور میکند، رفتارهای خواندن وبسایت یا اپلیکیش کاربران با تجهیزاتی بررسی میشود. حال در کنار ردیابی چشم محققان متوجه شدهاند که گوش انسان نیز واکنشهایی دارد که با ردیابی آن میتوان به اطلاعاتی ارزشمند از کاربر رسید.
گوش ما حرکتهای بسیار ظریفی دارد و زمانی که کاربر با المانهای دیزاین سورپرایز میشود یا از نکتهای تعجب میکند اندازهگیری این حرکتها میتواند ما را به مجموعه دادههایی برساند که در تجربه کاربری مورد استفاده قرارمیگیرد. این تحقیقات که به تازگی در سایت nngroup منتشر شده تاکنون بر روی سگها و گربهها به طور کامل آزمایش شده و نتایجی را در پی داشته است. نکتهای که وجود دارد این است که در بسیاری از حیوانات چرخیدن و تکان خوردن گوش محسوس است و با چشم کاملا دیده میشود. این موضوع بیشتر در شکار مورد استفاده قرار میگیرد. یعنی زمانی که این دسته از حیوانات احساس خطر میکنند گوش آنها تکان میخورد و نشانگر این موضوع است که حیوان متوجه خطری که او را تهدید میکند شده است، شکارچی هم از این موضوع مطلع میشود.
گوش فلاپی مانند سگ ها:
سگهایی وجود دارند که گوشهایی دارند که به اصطلاح به آن floppy-ear میگویند و حرکت محسوسی در گوشهایشان دیده نمیشود و همین مورد باعث میشود که خیلی اهلیتر به نظر برسند و درنتیجه آدمها عموما از این سگها کمتر میترسند و حتی باعث میشود به آنها غذا دهند. همین نکته باعث شده تا شغل سگهایی با گوشهای مدل فلاپیطور تضمین شده باشد. ☺ در آمریکا اکثر سگهایی که برای پیداکردن بمب و… در مناطق امنیتی به کار گرفته میشوند از این دسته هستند چون مقبولیت بیشتری در بین مردم دارند و مردم کمتر از آنها میترسند.
چطور با ردیابی حرکت گوش مان واکنش های احساسی مان تشخیص می دهند.
ما انسانها با این که گوشهای فلاپیطور نداریم اما حرکات محسوسی در گوشهایمان دیده نمیشود. البته با تمرکز به طور آگاهانه عموما میتوانیم گوشهایمان را تکان دهیم و همین نکته تاییدکننده این است که عضلات گوش ما قابلیت تکان خوردن دارند. اما نکتهای که کمتر به آن توجه شده این است که در حالت غیرهشیار هم گوشهای ما حرکاتی دارند که با چشم غیرمسلح قابل دیدن نیست. از همین حرکات در روش ردیابی توسط گوش استفاده میشود. در روش ردیابی حرکات گوش برای تحقیقات یوایکس دو مورد زیر درنظر گرفته میشود:
- یکی فاصلهای است که گوش طی میکند.
- دوم تعداد دفعات تکان خوردن آن است.
شاید جالب باشد اگر بدانیم که میزان جابهجایی گوشهایمان کمتر از ۰.۱ میلیمتر است و تا حداکثر شش بار در ثانیه تکان میخورد. همانطور که چشم به چیزی که برایش جلب توجه میکند خیره میشود و این مکث در ردیابی چشم استفاده میشود، گوش هم نسبت به مواردی که برایش عجیب است واکنش نشان میدهد. اما نکتهای که در مورد ردیابی گوش نسبت به ردیابی چشم وجود دارد این است که چشم به چیزهای زیادی واکنش نشان میدهد درحالی که گوش فقط نسبت به چیزهایی که خیلی عجیب یا ترسناک هستند واکنش نشان میدهد یا به تعبیری فقط نسبت به مواردی که ارزش واکنش نشان دادن دارند واکنش نشان میدهد.
تحقیقات نشان میدهند که حرکات گوشهای اجداد و نیاکان ما بسیار بیشتر و محسوستر بوده، (گاها تا هزاران برابر گوشهای ما) در واقع حرکات آنها macro movement بوده در حالی که حرکات گوش ما در اثر تکامل به micro movement تغییر پیدا کرده است و این موضوع در زمان شکار و تهدیدات زنده ماندن انسانهای اولیه کمککننده بوده است.
حرکات گوش ما در حال حاضر تنها با دوربین ۸k قابل رویت است که تنها شرکت ژاپنی NHK چنین دوربینی دارد. سرعت آن هم به قدری بالاست که برای رصد کردن آن تنها چهار کامپیوتر در دنیا سرعتی دارند که امکان چنین ثبتی را داشته باشد. (دو کامپیوتر در چین و دو کامپیتر در آمریکا). به همین جهت این تحقیقات تاکنون فقط روی کاربران آمریکایی و چینی انجام شده است. نکته جالب این است که احتمالا فرهنگ در این ردیابی تاثیر میگذارد. البته این موردی است که هنوز اثبات نشده است اما تفاوتهایی بین کاربران آمریکایی و چینی دیده شده است.
روشی کاربردی برای تحقیقات تجربهکاربری در حوزه بازی
هنوز خیلی زود است که از این روش بخواهیم به عنوان یک روش کاربردی در دنیای تجربهکاربری نام ببریم اما احتمالا در آیندهای نهچندان دور این روش به عنوان یک روش کاربردی به کار گرفته خواهد شد. در مقایسه با روش ردیابی چشم، این روش برای سنجش سورپرایز بسیار مفید خواهد بود زیرا همانطور که پیشتر گفته شد، گوش برخلاف چشم فقط در موارد بحرانی (تعجب یا وحشت زیاد) واکنش نشان میدهد. این موضوع برای تحقیقات تجربهکاربری در حوزه بازی ( game user research) بسیار مفید خواهد بود.
برای استفاده از این روش حداقل ۱۰۰ میلیون دلار لازم است و به قول تیم nngroup اگر تیم تجربهکاربری بسیار حرفهای دارید و میتوانید این هزینه رو بکنید میتوانید از ردیابی گوش برای تحقیقات تجربهکاربریتون استفاده کنین. 😉
برای مطالعه اصل مقاله و توضیحات بیشتر این روش جدید میتوانید به لینک زیر مراجعه کنید:
Ear tracking: A New UX-Research Method