Storytelling چیست؟
تعریفی تجربی از نگاه سجاد بهجتی
خیلی ساده:
وقتی ما یک اتفاق واقعی یا ساختگی را با هدفی مشخص تعریف میکنیم بهنوعی روایتگری کردهایم، اتفاق یا رویداد هم معمولا یک شروع، پایان و یک شخصیتی دارد که درگیر اتفاق است.
کمی شفافتر:
هدف ما از روایتگری این است که در زمانی کوتاه مخاطب را در ساحت (Context) نسبتا نزدیکی به خودمان قرار دهیم. مثلا وقتی میگویم «علی دیر رسید» ممکن است داستانهای مختلفی در ذهنمان شکل بگیرد که بههم نزدیک نیست، شما فکر میکنید خواب مانده، من فکر میکنم ترافیک بوده و دیگری تصور میکند جلسه برایش اهمیتی نداشته است. اما اگر همین جمله را کامل کنم موضوع فرق میکند. «برای قرضی که ۳ ماه پیش گرفته است، شبها تا نزدیک صبح بیدار است» حالا ساحت ما نزدیکتر شده است.
باز هم ممکن است تصورات مختلفی از دلیل قرض داشته باشیم، شاید یک ویلا خریده است، شاید برای خرج عروسی مجبور به قرض شده باشد. بازهم میتوانیم جمله را ادامه دهیم تا در فضای فکری نزدیکتری قرار بگیریم «برای قرضی که ۳ ماه پیش گرفته است، شبها تا نزدیک صبح بیدار است، یک تصادف غیرعمد، دیهای که حالا تا سالهای سال دست از سرش برنمیدارد، شبها تا نزدیک صبحبیدار است، شاید اگر موضوع بدهی هم نبود، تکرار صحنه تصادف خواب را از چشمانش میگرفت…» پس توافق کنیم که روایتگری کمک میکند در ساحت نسبتا مشترکی قرار بگیریم.
اما مخاطب منتظر نیست تا ما هر داستانی را در برابرش قرار دهیم و از اول تا آخر آنرا بخواند تا با ما در فضای ذهنی مشترکی قرار بگیرد، لازم است داستان ما جذاب باشد، سوالاتی در ذهن مخاطب ایجاد کرده تا برای یافتن پاسخ آنها داستان ما را دنبال کند. داستانها با چالشها، موانع و شخصیتهای بد جذاب میشوند.
معمولا جذب داستانهایی میشویم که در ذهنمان سوال ایجاد میکنند، سوالاتی از جنس «پیشبینی» یا «پسبینی»، یا کجکاوانه میخواهیم بدانیم «چه میشود؟» یا در جستجوی آن هستیم که «چه شده است؟»
Storytelling چه چیزی نیست؟
روایتگری نوشته زیبای ادبی نیست، داستانی که روایت میکنیم، قرار است بر فکر، احساس و یا تصمیم مخاطب اثرگذار باشد، قرار نیست در کسبوکار هر نوشتهای که سبک «یکیبود یکینبودی» داشته باشد را روایتگری صدا کنیم. خیلی وقتها نوشتههای ادبی زیادی در اینستاگرام یا کانالهای دیگر میبینیم که آن را «روایتگری تجاری» صدا میزنند، در حالیکه «روایتگری تجاری» مشخص است چه هدفی را دنبال میکند و در بسیاری موارد میتوانیم بسنجیم که به آن هدف رسیده است یا خیر.
Storytelling در چه جاهایی کاربرد دارد؟
اول اینکه کاربرد روایتگری فقط در کسبوکارها نیست، یعنی بهنظر میرسد چون در استفاده شخصی استقبال زیادی از روایتگری شده است کسبوکارها هم میخواهند بهنوعی از آن استفاده کنند، مثلا اینفلوئنسرهای گردشگری و سفر در اینستاگرام یکی از گروههایی هستند که معمولا از روایتگری استفاده زیادی میکنند، بهجای اینکه بنویسند «پنج جای دیدنی که در هند باید آن را ببینید» مینویسند «از بچگی دوست داشتم تاجمحل رو ببینم، شاید انقدر فیلم و سریال هندی میدیدیم این دوست داشتن شروع شد و …» یعنی داستان دیدارشان با تاجمحل را روایت میکنند.
در کسبوکار هم همینطور است، هم میشود بهصورت دورهای از آن استفاده کرد، مثلا بهعنوان یک موسسه آموزشی میتوان کمپینی طراحی کرد و از نتایج آموزش در زندگی گفت و این موضوع را در کلیپهای مختلف نمایش داد، یا روایتگری میتواند بخشی از استراتژی محتوای کسبوکار باشد. مثلا محتوای اینستاگرام بهشیوهای روایتگرانه قرار گیرد، در همین مثال موسسه آموزشی در نظر بگیرید میتوان در اینستاگرام پستهایی قرار داد و روایت مسیرشغلی حرفهای گروههای مختلف مخاطبین را تعریف کرد. «در جلسات آنقدر حرفهای گزارش میدهد که برای چند دقیقه کسی نهسراغ موبایل میرود و نه چشم از صفحه نمایش برمیدارد، جدولها و نمودارهایی که با اکسل درست میکند، دیدنی و حسکردنی است» این بخشی از کپشنی است که بهشیوه روایتگرانه میتواند برای دوره اکسل نوشته شود.
معمولا از چه واژههای دیگری در فضای Storytelling استفاده میشود؟
Narrative
Story plot
Storytelling with data
چطور بیشتر درباره Storytelling بدانیم؟
کتاب (فارسی):
بهترین قصه گو برنده است، آنت سیمونز، نشر اطراف
هر برند یک قصه است، دانلد میلر، نشر اطراف
کتاب ایده عالی مستدام، چیپ هیث و دن هیث، انتشارات آریاناقلم
کتاب (انگلیسی):
The Storytelling Edge
The Anatomy of Story
Resonate: Present Visual Stories that Transform Audiences
دوره آموزشی:
دوره روایتگری کانتنتبرگر
Storytelling and influencing: Communicate with impact
Transmedia Storytelling: Narrative worlds, emerging technologies, and global audiences
چه صفحات اینستاگرامی از Storytelling استفاده میکنند؟
سونوگرافی نیلو
انجمن اتیسم ایران
Feeliran
Airbnb