احتمالا اصطلاح «گرتهبرداری» را از افرادی که دغدغه زبان فارسی دارند زیاد شنیدهاید، برای سوال گرته برداری چیست چه جوابی دارید؟ گرتهبرداری تعریف نسبتا سادهای دارد. «یعنی برگرداندن جزءبهجزء ترکیبهای غیرفارسی به فارسی، بدون اینکه ترکیب حاصل، مطابق دستور یا دیگر هنجارهای زبان فارسی باشد» – تعریفی از رضابابایی در کتاب بهتر بنویسیم
سادهتر اینکه وقتی مترجم عینا یک عبارت یا جمله غیرفارسی را به فارسی تبدیل میکند، گاهی عبارتهای جدیدی شکل میگیرند که در فارسی برای آن معنی مشخصی نداریم، در بسیاری مواقع مخاطب منظور نویسنده را متوجه میشود اما در کنارهم قرار گرفتن آن کلمات در فارسی مرسوم و معمول نیست. تصور کنید یک نویسنده انگلیسی زبان بخواهد عبارت «بابا گل گاشتی» را عینا در زبان انگلیسی ترجمه و استفاده کند، در زبان روزمره گاهی اصطلاح «بابا» را برای جلب توجه و خطاب قراردادن استفاده میکنیم «بابا تو دیگه کی هستی»، «بابا بیخیال» و… . نویسنده انگلیسی زبان لازم است فلسفه پشت این عبارت را بداند و بعد در زبان انگلیسی معادلی برای آن یافته و سپس اقدام به نوشتن کند.
به زبان فارسی و دغدغه گرتهبرداری برگردیم مثلا «روی کسی حساب کردن» گرتهبرداری از عبارت انگلیسی « Counting on someone» است، درحالیکه در فارسی میتوانیم از عبارتهای دیگری معادل آن استفاده کنیم: بهکسی امید بستن، چشم به یاری کسی داشتن.
تک تک کلمات این جمله فارسی است «روی» «کسی» «حساب» «کردن»، اما ترکیب آن یعنی «روی کسی حساب کردن» ترکیبی فارسی نیست و «گرتهبرداری» است.
[ihc-hide-content ihc_mb_type=”show” ihc_mb_who=”3,4,5″ ihc_mb_template=”3″ ]
ما به عنوان نویسنده محتوا و افرادی که درگیر محتوای متنی هستیم، لازم است با گرتهبرداری آشنا شده تا:
– وقتی از منابع غیرفارسی استفاده میکنیم، در ترجمه و تبدیل جملات حساسیت بیشتری داشته باشیم.
– گرتهبرداریها را شناخته و سعی کنیم از ترکیبهایی معادل آنها استفاده کنیم.
یادگیری موضوعاتی که باعث میشوند «درستنویسی» کنیم، میتوانند عامل تمایز مهمی بین سایر فعالان حوزه تولیدمحتوا متنی باشند.
در این مطلب اول نمونههایی از «گرتهبرداریهای» رایج و معادل موجود در زبان فارسی را مرور کرده و بعد جزئیات بیشتری از این موضوع را باز میکنیم.
از «گرتهبرداری» به «معادل فارسی»
روی کسی حساب کردن: بهکسی امید بستن، چشم با یاری کسی داشتن
پیادهکردن قانون: اجرا کردن قانون، تحقق بخشیدن به قانون
حمام گرفتن: حمام رفتن
نقطه نظر: دیدگاه، منظر، نظرگاه
بیتفاوت: بیاعتنا، بیعلاقه، بیتوجه
بها دادن: ارزش دادن، اهمیت دادن، ارج گذاشتن، توجه کردن
تاکسی گرفتن: تاکسی سوار شدن
بالای هزار نفر: بیش از هزار نفر
نخست نگاهی داریم به اهم اخبار: نخست نگاهی میکنیم به اهم اخبار
در سفری که به ایران داشت: در سفری که به ایران کرد
او را در جریان قرار دادم: او را آگاه کردم، ماجرا را به او گفتم
مولوی، یک ایرانی مسلمان بود: مولوی، ایرانی مسلمان بود
غیرقابل اجتناب: ناگزیر، ناچار، خواهناخواه
در ارتباط با…: درباره
گفتوگویی داشته باشیم: گفتوگو کنیم
نرخ رشد اقتصادی: میزان رشد اقتصادی
گرتهبرداری دستوری و واژگانی:
گرتهبرداری بهطور کلی دو نوع است، دستوری و واژگانی. نمونههایی که در بالا باهم مرور کردیم از نوع دستوری است. اما نوع واژگانی گرتهبرداری چیست؟ وقتی برای یک کلمه انگلیسی که چند معنی دارد، فارغ از نقشی که آن کلمه در آن مفهوم بازی میکند معنی مستقیم یا رایج آن واژه را انتخاب میکنیم «گرتهبرداری از نوع واژگانی» است. مثلا کلمه انگلیسی «to experience» چندین معنا دارد: حسکردن، آزمودن، تجربه کردن و … . این معانی اگر درست در جای خودشان استفاده نشوند میتوانند باعث تغییر معنی و مفهوم موضوع شوند.
همچنین گرتهبرداری میتواند باعث شکلگیری حالتها نادرست در زبان شود. به کلماتی مانند فرمایشات، پیشنهادات، گزارشات، داوطلبین دقت کنید، ما در فارسی با «ات» یا «ین» جمع نمیبندیم، در اکثر کلمات زبان فارسی شکل جمع کلمات مانند اکثر زبانهای دنیا، تغییر نمیکند.
جمع دفتر، دفترها است، نه دفاتر
جمع درویش، درویشها است، نه دراویش
جمع استاد، استادان است، نه اساتید
جمع میدان، میدانها است، نه میادین
بهتدریج در مجموعه مطالبی سعی میکنیم موضوع «درستنویسی» را با هم مرور کنیم تا «محتوای فارسی» درستتری داشته باشیم.
• یکبار دیگر این مطلب را مرور کنید، از دید شما چه ایراداتی در آن وجود دارد؟
[/ihc-hide-content]