کتاب بهتر بنویسیم در یک دقیقه
«آنکه سخن ناگفته و اندیشه پرباری ندارد، به لفاظی و افزودنی‌های غیرمجاز پناه می‌برد تا به کمک هله‌هوله‌های رنگی، اشتهای خواننده‌اش را کور کند و گرسنگی را از یاد او ببرد. با کلمات، معاشقه می‌کند، در حالی که قلم در دست نویسنده، باید همچون بیل در دست کشاورز باشد.»
این بخش ابتدایی کتاب به قلم رضا بابایی آنقدر زیبا بود که احساس کردیم برای معرفی «کتاب بهتر بنویسیم» نمی‌توانیم بهتر از آن بنویسیم. کتاب پر از مثال‌ها و نکاتی است که در عمل برای نویسند‌ه‌های محتوا می‌توانند کاملا کاربردی باشند. «درست‌نویسی»، «ساده‌نویسی» و «زیبانویسی» موضوعاتی است که به‌صورت مستقیم در کتاب یاد می‌گیریم. اما نکته جذاب این کتاب آنجاییست که تک‌تک خط‌های کتاب نمونه‌ای از درست‌نویسی، ساده‌نویسی و زیبا نویسی است، پاراگراف‌هایی که دل‌تان می‌خواهد بارها مرورشان کنید.
یک نمونه:
«متاسفانه با بسیاری از واژه‌های ناب و مانوس فارسی، بی‌مهری می‌شود. به‌مثل در بیشتر جاها کلمه «به‌تازگی»، خوش‌تر از «اخیرا» یا «جدیدا» است. با وجود «روزها و شب‌ها» چه نیازی است به «ایام لیالی»؟ آیا «پرسنل» بیشتر از «کارکنان» کار می‌کنند؟ چرا به‌جای «محاسن» نگوییم‌ «زیبایی‌ها»؟ ترکیب «روشنگر» که از ساخته‌های مولوی است، چه کم از «مبین» دارد؟ «رهنامه» یا «راه‌نامه» زیباتر از «نقشه راه» نیست؟ آیا «دلیر» به اندازه «شجاع» بی‌باک نیست؟ چه لطفی در «مجسمه» است که در «تندیس» نیست؟ آیا «محبت» بیشتر از «دوستی» بر دل می‌نشیند؟ با بودن «برنامه» چه نیازی به «پروژه» یا «طرح» است؟ آیا «کوپن» را زودتر از «کالابرگ» اعلام می‌کنند؟»

 

بررسی کتاب بهتر بنویسیم رضا بابایی

 

بخشی از فهرست «کتاب بهتر بنویسیم» رضا بابایی
پایه‌های نظری
نویسنده‌ کیست؟
ذوق و استعداد درونی
مطالعه روزآمد و پراکنده
دانش و تخصص
درست‌نویسی
سنجه‌های درست‌نویسی
غلط‌های املایی
غلط‌های انشایی
بیگانه‌گرایی
گرته‌برداری
شکل‌های بیگانه
حشو قبیح
درازنویسی
ساده‌نویسی
عوامل ساده‌نویسی
زمینه‌های ذهنی ساده‌نویسی
چینش طبیعی
پاراگراف‌بندی درست
زیبانویسی
سازگاری و همبستگی
پایه‌های نظری تناسب
غنای واژگانی و تنوع کلامی
خاص‌نویسی
زنده‌نویسی
آهنگ کلام

 

چرا برای «نویسنده محتوا» ضروری و برای «کارشناس روابط‌عمومی» خیلی مفید است؟
افراد زیادی محتوای متنی تولید می‌کنند، شاید بهتر است بگوییم همه می‌نویسند. سه موضوع اصلی کتاب یعنی «درست‌نویسی»، «ساده‌نویسی» و «زیبا‌نویسی» می‌توانند مزیتی قابل رقابت و خاص برای نویسنده‌ محتوا باشند. مرور مثال‌های مختلف در کنار ادبیات خاص کتاب، کمک می‌کند به تولیدمحتوای متنی به شکل و شیوه دیگری نگاه کنیم.
بخش زیادی از فعالیت‌های «کارشناس روابط‌عمومی» وابسته به ارتباط‌های نوشتاری است، طبیعی است هر سه موضوع می‌تواند کارشناس روابط‌عمومی را توامندتر کند.

 

نگاهی به بخش‌هایی از کتاب بهتر بنویسیم
{پایه‌های نظری، صفحه ۳۱}
بسیارند کسانی که همیشه از خود یا دیگران می‌پرسند ما چرا نمی‌توانیم همچون نویسندگان بزرگ بنویسیم. برخی از ایشان را این‌گونه می‌توان پاسخ گفت: چون حرفی برای گفتن نداری، وگرنه، نمی‌توانستی که ننویسی. گوی و میدان، چابک‌سوار می‌خواهد. زبان گویا و قلم توانا، نمایندگان ذهن هوشمند و نکته‌دان‌اند. اگر معدن ذوق و استعداد نیز باشیم و سرشار از انگیزه‌ و همت، ولی حرفی برای گفتن نداشته باشیم، مهارتی در نوشتن نخواهیم داشت. آن که خاموش است، نمی‌درخشد، و آن که فاقد است، نمی‌بخشد.

{درست‌نویسی، صفحه ۶۲}
هرگاه کلمه یا عبارتی را به گونه‌ای به‌کار بریم که با یکی از قواعد دستوری یا سنت‌های کهن‌ نوشتاری یا طبیعت زبان فارسی یا معنای درست آن، سازگاری نداشته باشد، دچار غلط انشایی شده‌ایم. غلط‌های انشایی، گاه در ساختمان واژه است و گاه در ساختار جمله یا ترکیب و گاه در تطابق لفظ با معنا.

{ساده‌نویسی، صفحه ۱۳۷}
آری، سادگی و صمیمت قلم، نباید به ابتذال و محاوره‌نویسی بینجامد. برخی، دشوارنویسی را نشانه زیبا‌نویسی و فضیلت قلم می‌پندارند و برخی دیگر نیز، چنان در ساده‌نویسی افراط می‌کنند که گویی فرقی میان نوشتار و گفتار نمی‌بینند. حال آن‌که سادگی در میانه‌روی است، و میانه‌روی در این‌جا یعنی یافتن راهی میان دشوار‌نویسی و گفتارنویسی. این را نیز بگوییم که راه میانه، از هردو سخت‌تر است.

{ساده‌نویسی، صفحه ۱۵۴}
پراکندگی اجزای اصلی جمله و فاصله افتادن میان آنها، فهم جمله را دشوار می‌کند. می‌دانیم که در جمله‌های ترکیبی، یکی «پایه» و دیگری «پیرو» است. بهتر است جمله پایه را از پیرو جدا کنیم. بدین ترتیب اجزای اصلی جمله پایه به یکدیگر نزدیک‌تر می‌شود. مثلا جمله مرکب «من تا وقتی هوا سرد است، از خانه بیرون نمی‌آیم» از دو جمله پایه و پیرو تشکیل شده است.