معمولا وقتی صحبت از لحن می‌شود، به رسمی یا غیر رسمی بودن آن فکر می‌کنیم، این موضوع مهم است اما رسمی یا غیر رسمی بودن، بخشی از لحن در تولید محتوا است. ما شیوه و سبک صحبت کردن خود را داریم. تصور کنید قرار است درباره آخر هفته خود صحبت کنیم. شنبه که سرکار می‌‌رویم همکارمان می‌پرسد آخر هفته چطور بود؟ جواب می‌دهیم خیلی خوب بود و حرف دیگری نمی‌زنیم. چه جواب‌های دیگری می‌توانستیم بدهیم؟

در این حالت کاملا انتزاعی و غیرمشخص اعلام می‌کنیم که آخر هفته خیلی خوبی داشته‌ایم، و چیزی از دلایل خیلی خوب بودن آن ارائه نمی‌کنیم. یک‌بار دیگر صحنه تکرار می‌شود.

آخر هفته چطور بود؟ خیلی خوب بود، جمعه تهران نبودم، چند ساعتی رانندگی کردیم و تا شمشک رفتیم. جای شما خالی.

در اینجا کمی روشن‌تر جواب داده‌ایم و کمی بیشتر از دلایل خیلی خوب بودن آخر هفته گفته‌ایم. یک‌بار دیگر صحنه تکرار می‌شود.

آخر هفته چطور بود؟ خیلی خوب بود، با پدر و مادرم شمشک رفتیم، نهار خوردیم، جشنواره مجسمه‌های برفی را تماشا کردیم و برگشتیم.

در اینجا روشن‌تر از قبل جواب داده‌ایم. این روال می‌تواند ادامه پیدا کند و ما جواب روشن‌تری بدهیم، تا جایی که از ساعت رفت و برگشت و جزئیات هر بخش هم می‌توانیم صحبت کنیم. در واقع بخشی از لحن پاسخگویی ما، علاوه بر رسمی و غیر رسمی بودن، مشخص و انتزاعی بودن است. به پیام‌های مختلفی که از تلویزیون بعد از یک حادثه اعلام می‌شود دقت کنید، ببینید چه فاکتوری می‌تواند کمک کند تا لحن صحبت را کشف کرده و بتوانید با همان لحن موضوع دیگری را تعریف کنید.

 

لحن تولید محتوا برای حادثه سقوط هواپیما

 

لحن یک:
روز گذشته یک هواپیمای مسافربری دچار نقص فنی شده و متاسفانه نزدیک فرودگاه کرمانشاه سقوط کرد. از همان ساعات ابتدایی عملیات امداد و نجات آغاز شده و تعداد زیادی خودرو و تجهیزات امدادی از شهرهای مختلف به محل اعزام شده است.

لحن دو:
روز گذشته ساعت ۲ بامداد، هواپیمای مسافربری آسمان آبی دچار نقص فنی در موتور راست شده و متاسفانه در نزدیکی فرودگاه کرمانشاه سقوط کرد. کمتر از ۳۰ دقیقه پس از این حادثه، عملیات امداد و نجات آغاز شده و بیش از ۳۰ دستگاه خودرو امدادی از شهرهای آذرخش، مریوان و … به محل اعزام شده است.

تا اینجا سعی کردیم مثال‌هایی داشته باشیم تا تکلیف‌مان را با لحن روشن کنیم و از امروز وقتی صحبت از لحن می‌کنیم صرفا به سراغ رسمی و غیررسمی بودن آن نرویم.

 

[ihc-hide-content ihc_mb_type=”show” ihc_mb_who=”3,4,5,6″ ihc_mb_template=”3″ ]

نگاه طیفی جایگزین نگاه لیبلی

برای اینکه وارد موضوع تعریف لحن در تولید محتوا شویم، به یک توافق دیگر هم نیاز داریم، لازم است به موضوعات نگاه طیفی داشته باشیم. یعنی قرار نیست بگوییم لحن این نوشته رسمی باشد یا غیررسمی؟ می‌گوییم چقدر رسمی یا چقدر غیرسمی؟ شفاف‌تر صحبت کنیم. یعنی بجای اینکه بر روی یک نوشته برچسب بزنیم و بگوییم این یک نوشته “غیررسمی” است، دقیق‌تر بررسی می‌کنیم و می‌گوییم از این طیف رسمی و غیر رسمی در جایگاه دو قرار دارد.

قطعا موضوع شفاف نشد، با دیدن این عکس احتمالا خیلی شفاف‌تر می‌شود.

 

لحن در تولید محتوا - انتزاعی یا مشخص

 

در نگاه ساده می‌توانستیم بگوییم جمله “امروز ورک‌شاپ برگزار شد” جمله‌ای انتزاعی است، اما از این به بعد می‌خواهیم درباره میزان انتزاعی یا مشخص بودن صحبت کنیم. مثلا بگوییم در وضعیت انتزاعی یا مشخص بودن تقریبا در وضعیت ۳ قرار دارد یعنی نه مشخص است و نه انتزاعی. تا حدودی موضوع را مشخص کرده است اما درباره جزئیات آن توضیحی نداده‌است.

با این مثال اولین لحنی که درباره آن می‌خواستیم صحبت کنیم را توضیح دادیم.

 

لحن انتزاعی یا مشخص

این لحن مشخص می‌کند که ما چقدر کلی و بدون ارائه جزئیات صحبت می‌کنیم یا چقدر جزئیات را شرح می‌دهیم. لزوما جزئیات به معنی ارائه آمار نیست، تصور کنید در همین مثال ورک‌شاپ بدون آنکه آماری ارائه کنیم می‌توانستیم مشخص تر صحبت کنیم. “امروز ورک‌شاپ محتوا برای دانشجویان رشته طراحی صنعتی با هدف ارائه بهتر پروژه‌ها برگزار شد”. پس هر چند که ارائه آمار معمولا می‌تواند موضوع را مشخص کند، اما لزوما مشخص کردن موضوع با آمار امکان پذیر و گره‌خورده نیست.

 

یک مثال دیگر:

لحن مشخص یا انتزاعی

 

همیشه این طیف ۵ حالت دارد؟
نه، می‌تواند ۳ حالت یا حتی ۱۰ حالت داشته باشد، به این بستگی دارد که چقدر در کسب و کار شما لحن اهمیت دارد، طبیعتا هرچقدر حالت‌های طیف را بیشتر کنیم، حساسیت و دقت آن بالاتر می‌رود. معمولا ما در پروژه‌ها همین ۵ حالت را در نظر می‌گیریم، وقتی لحن را در طیف ۳ حالته مشخص می‌کنیم، معمولا افراد یک تیم درک واحدی نسبت به موضوع پیدا نمی‌کنند، از طرفی وقتی ۱۰ حالت در نظر می‌گیریم، آنقدر دقت بالا می‌رود که هر کسی نمی‌تواند دقیقا آنرا رعایت کند. پس اگر حساسیت عجیبی در لحن کسب و کار ما وجود ندارد، می‌توانیم از همین طیف ۵ حالته استفاده کنیم.

مثلا در بعضی موسسات تحقیقاتی حساسیت زیادی در لحن و شیوه ارائه وجود دارد، قطعا باید آمار ارائه شود، قطعا باید لحن بصورت مشخصی جدی باشد، قطعا باید کاملا خنثی باشد و … ، در اینجا صحبت از ارائه یک آمار سطحی نمی‌‌کنیم، در لحن مشخص می‌کنیم که تک تک اجزا به کار رفته در جمله باید دارای حقیقت علمی باشند، پس احتمالا نیاز است که از طیف ۱۰ حالته استفاده کنیم. پس ما فعلا با همین طیف پیش می‌رویم.

 

چطور حالت ۱ تا ۵ را مشخص می‌کنیم؟
اگر در اینترنت درباره لحن در تولید محتوا سرچ کنید معمولا طیف‌های مشابهی می‌بینید، اما در اکثر موارد مورد یک و پنج را مشخص می‌کنند، ما در عمل تجربه کرده‌ایم که زمانی این موضوع برای تیم مشخص می‌شود که تک تک شماره‌ها را با مثالی از کسب و کار شفاف کنیم. یعنی بدانیم حالت یک انتزاعی چیست، حالت دو چیست و … .
بهتر است حالت ۱ تا ۵ را در کسب و کار خودمان پیدا کنیم، یک نمونه بنویسیم و به تدریج، شماره‌های بعدی را مشخص کنیم. یعنی با مثالی که ما در این مطلب مطرح کرده‌ایم کاری نداشته باشید و در کسب و کار خودتان هر ۵ حالت را در موضوع انتزاعی یا مشخص بنویسید.

* راستی این موضوع هم خیلی مهم است: ممکن است در کسب و کار شما، حالتی که ما در مثال‌ها در شماره ۵ نوشته‌ایم در شماره ۱ قرار بگیرد. مثلا شما در وب‌سایتی فعالیت می‌کنید که کار نقد و بررسی گوشی‌های تلفن همراه را انجام می‌دهد. در این حالت نمی‌توانید بنویسید این گوشی دوربین خوبی دارد. بلکه لازم است مشخص کنید قرار است فقط از مگاپیکسل بنویسید یا نوع لنز و بقیه موارد را هم مشخص کنید. پس شاید حالت ۱ شما بسیار مشخص تر از حالت یکی باشد که ما در مثال آورده‌ایم.

*یک نکته مهم دیگر: برخی اوقات قرار است مخاطب شخصیت‌های مختلفی از کسب و کار ما را بشناسد، مثلا در همین مثال نقد و بررسی تلفن همراه، ما نویسنده‌های مختلفی داشته و می‌خواهیم مخاطب با آنها ارتباط برقرار کند. در این حالت یا لحنی مشخص نکرده و آنرا به نویسنده‌ها می‌سپاریم، یا در حالت دیگری لحن را منعطف‌تر مشخص می‌کنیم تا نویسنده نیز بتواند بخشی از آنرا متناسب با شخصیت خود تغییر دهد.

 

همیشه این لحن برای کسب و کار ما ثابت است؟
این از سوالاتی است که جواب کاملا مشخصی ندارد، اما معمولا در شرایط مختلف می‌تواند بین ۱ تا ۱٫۵ حالت جابجا شود. بعدا درباره این موضوع بیشتر صحبت می‎‌کنیم، اما فعلا تا همینجا بدانیم که مود (Mood) و رسانه (Media) می‌توانند تا حدودی لحن تولید محتوا ما را تغییر دهند.

در محتواهای بعد درباره ۲ لحن دیگر صحبت می‌کنیم. خنثی و تحریک کننده، رسمی و غیررسمی.

 

لحن ما بخشی از هویت و شخصیت ما را معرفی می‌کند
مشخص کردن لحن در تولید محتوا ضروری به نظر می‌رسد، برای اینکه کمک می‌کند تا افراد مختلفی که تولید محتوا می‌کنند با یک لحن مشخص اینکار را انجام داده و مخاطبی که محتوا را دریافت می‌کند این یکپارچگی را حس کند. و از طرفی کمک می‌کند تا بتوانیم بخشی از تولید محتوا را به درستی برون‌سپاری کنیم. در این حالت می‌توانیم لحن تولید محتوای مجموعه خود را برای مجموعه دیگری ارسال کرده و بخواهیم با توجه به آن، برای ما تولید محتوا کنند.

عکس این مطلب را “ردپا” انتخاب کردیم، معتقدیم لحن ما “ردپایی” از ماست که مخاطب به تدریج با آن ارتباط برقرار کرده و شاید حتی روزی مارا با آن بشناسد.

 

لحن محتوای تلویزیون

 

تمرین عملی:
طیف مشخص و انتزاعی را بر روی ۵ برگ کاغذ بنویسید، برای خودتان تک تک شماره‌های این طیف را با مثالی مشخص کنید. یک روز که قرار است افراد مختلفی را ببینید به لحن صحبت آن‌ها دقت بیشتری کرده و بعد از جلسه یا دیدارتان، بر روی طیف مشخص کنید چه میزان لحن‌ آنها مشخص و یا انتزاعی بوده است. اگر افراد مختلف را نمی‌بینید این کار را با تلویزیون انجام دهید، معمولا بخش‌های مختلف خبری، گفتگوهایی را با افراد مختلف انجام می‌دهند و این گفتگوها خوراک تمرین لحن است.

[/ihc-hide-content]

 

 

ادامه همین موضوع ...(قبلی) تولید محتوا برای محصولات مشابهلحن در تولید محتوا (Tone of Voice) | خنثی یا تحریک‌کننده (بعدی)